«فروغ» به روایتِ «فریدونِ فرخزاد» دوست عزیز! امروز که به من گفتی راجع به فروغ برایت چیزی بنویسم، حرفت را درست نفهمیدم بعد که به خانه...
مرثیه به جستجوی تو بر درگاه کوه میگریم در آستانۀ دریا و علف. به جستجوی تو در معبر بادها میگریم، در چار راه...
باغ من آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سرد ِ نمناکش باغ بیبرگی روز و شب تنهاست با سکوت پاک غمناکش ساز...
دوستات میدارم بی… دوستات میدارم بیآنکه بخواهمات. سال گشتهگیست این که به خود در پیچی ابر وار بِغُرّی بیآنکه بباری؟ سال گشتهگیست این که...
کاشفان فروتن شوکران با صدای احمد شاملو خطابۀ تدفین غافلان همسازند تنها توفان کودکان ناهمگون میزاید همساز سایهسانانند، محتاط در مرزهای آفتاب در هیأت زندگان مردگانند...
دربارهی مردی که دلش را جرئت نداشت ببازد پاروهایش مقوایی و بادبانهایش هرچه کاغذیتر بهتر دیگر کسی نمانده که دیدارش را بادبان برکِشد تو...
سرود ششم شگفتا که نبودیم عشقِ ما در ما حضورِمان داد. پیوندیم اکنون آشنا چون خنده با لب و اشک با چشم واقعهی نخستین دمِ...
چهار شعر از «مهدی اخوان ثالث» چون سبوی تشنه از تهی سرشار، جویبار لحظهها جاریست. چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،...
دیگر تنها نیستم بر شانهی من کبوتری است که از دهانِ تو آب میخورد بر شانهی من کبوتریست که گلوی مرا تازه میکند. بر شانهی من...
دیدار در شب و چهرهی شگفت از آن سوی دریچه به من گفت من مثل حس گمشدگی وحشتآورم اما خدای من آیا چگونه میشود از...
ریرا ریرا…صدا میآید امشب از پشت «کاچ» که بند آب برق سیاه تابش تصویری از خراب در چشم میکشاند گویا کسی است که میخواند… اما...
پس آنگاه زمین… پس آنگاه زمین به سخن درآمد و آدمی، خسته و تنها و اندیشناک بر سرِ سنگی نشسته بود پشیمان از کرد و...