شعبدهبازان لبخند در شبکلاهِ درد…
بهاری دیگر آمده است آری؛ اما برای آن زمستانها که گذشت نامی نیست…
چند شعر عاشقانه از احمد شاملو
برف شعر و صدا احمد شاملو
و جاودانگی رازش را با تو در میان نهاد… به جُستجوی تو بر درگاهِ کوه میگریم، در آستانهی دریا و علف. به جُستجوی تو...
برای همۀ «نوجوانها»
بگذار برخیزد مردم بیلبخند بر کدام جنازه زار میزند…؟ بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟ بر کدام مُردهی پنهان میگرید این سازِ بیزمان؟...
چه بیتابانه میخواهمت؛ شعر و صدا: احمد شاملو
شعر «افق روشن» سرودۀ احمد شاملو