«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاد آیدا گلنسایی: کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم دربارۀ نحوۀ زندگی ساکنان اروپای...
«و تو برنگشتی» نوشتۀ مارسلین لوریدان ایونس: وضعیت «هوموساکر» در «حیات برهنه» آیدا گلنسایی: و تو برنگشتی[1] سرگذشتنامۀ مارسلین است، دختری پانزدهساله از یهودیان اروپا که...
نمایشنامۀ «کسی میآید» اثر یون فوسه: آینهای برای صداها! آیدا گلنسایی: یون فوسه، نمایشنامهنویس نوروژی، که برندۀ جایزۀ نوبل 2023 شد، به گفتۀ خود خیلی زود...
«خاطرات عشق از دست رفته» نوشتۀ اریک امانوئل اشمیت: برخورد عاشقانه با مسئلهی سوگ آیدا گلنسایی: خاطرات عشق از دست رفته نحوۀ رویارویی اریک امانوئل اشمیت...
«پاییز فلوبر» نوشتۀ آلکساندر پوستل: مراسم تدفین و احیای نبوغ آیدا گلنسایی: رمان پاییز فلوبر به برهۀ کوتاهی از زندگی گوستاو فلوبر، نویسندۀ بزرگ قرن نوزدهم...
رمان «ترس و لرز» اثر آملی نوتومب: خودشیفتگی و رنج ژاپنی به روایت راهبۀ دستشوییها! آیدا گلنسایی: آملی دختر بلژیکی تحصیلکردهای است که بنا به شغل...
رمان کوتاه «به نام مادر» اثر اری دلوکا و نقاشی «باکره، کودک و حنای قدیس» اثر داوینچی آیدا گلنسایی: رمان کوتاه «به نام مادر» شرح بارداری حضرت...
دیو جغرافی و دستهای دکتر زملوایس نوشتۀ نغمه ثمینی: جدال حافظه با فراموشی آیدا گلنسایی: خدیجه مصدق و دکتر زملوایس دو قربانی بزرگاند. اولی قربانیِ جامعۀ...
خداحافظ آقای ابراهیم گلستان… بخشیهایی از رمان «خداحافظ آنا گاوالدا» به یاد ابراهیم گلستان: شمع که روشن شد در تاریکی آشپزخانه «او» را در صندلی مقابل...