موزه گردی
دیداری با یوهانس ورمیر
دیداری با یوهانس ورمیر
زندگی نامه
دربارهٔ زندگی ورمر اطلاعات زیادی وجود ندارد.
او روز ۳۱ اکتبر ۱۶۳۲ در شهر دلفت در هلند به دنیا آمد
و پسر یک فروشنده بود.
در سال ۱۶۵۳ با کاتارینا بولنز ازدواج کرد
و از این پیوند صاحب ۱۵ فرزند شد که ۴ نفر از آنها در سنین کودکی مردند.
پیوند او با همسرش با توجه به شرایط اجتماعی و دینی قرن هفدهم تا حدودی تعجبانگیز بود؛
چرا که خانوادهٔ همسر او از خانوادهٔ خودش ثروتمندتر بودند.
به علاوه، ورمر پروتستان بود در حالی که همسرش کاتولیک بود.
به همین دلیل گمان میرود که ورمر به کاتولیسیسم رویآورده باشد.
ورمر و خانوادهاش نزد مادر کاتارینا زندگی میکردند،
که از آثار او حمایت مالی میکرد.
ورمر در دوران نسبتاً کوتاه زندگیاش به شهرت زیادی دست نیافت
و معروفیت او تنها به شهر دِلف و اطراف آن محدود بود.
او تا پایان زندگیاش بیش از ۴۵ تابلو نکشید،
و احتمالاً به همین علت بود که وضع مالی خوبی نداشت.
او در ۱۵ دسامبر ۱۶۷۵ چشم از جهان فروبست
و همسر و ۱۱ فرزندش را در مقابل قرضهای سنگین تنها گذاشت.
(ویکی پدیا)
برخی آثار معروف او
-
دختری با گوشوارهی مروارید (1666-1665)
توضیحات
- رمانی به همین نام از تریسی شوالیه موجود است.
« بیحرکت نشستم.
ابتدا نمیتوانستم به چشمانش نگاه کنم. وقتی نگاه میکردم
مثل نشستن کنار آتشی بود که ناگهان گر میزند. در عوض
چانهی محکم و لبان باریکش را زیر نظر گرفتم.
«گرییت، به من نگاه نمیکنی»
چشمانم را مجبور کردم بالاتر را نگاه کند.
دوباره حس کردم آتش گرفتهام،
ولی تحمل کردم- میخواست که تحمل کنم.
به زودی دوختن نگاهم به نگاهش آسانتر شد.
چنان نگاهم میکرد که گویی مرا نمیبیند،
بلکه فرد یا چیز دیگری است- انگار نقاشیای را تماشا میکند.
متوجه شدم، دارد به نوری که روی صورتم افتاده نگاه میکند نه خود چهرهام.
تفاوتش در این بود.»
منبع:
رمان دختری با گوشوارهی مروارید
تریسی شوالیه
نشر چشمه
چاپ هفتم
ص 184
** تحلیل نقاشی دختری با گوشوارهی مروارید را در اینجا بخوانید.
*** آیدا گلنسایی در مجموعه شعر کافه کاتارسیس،
شعری دارد با الهام از این داستان و با همین نام،
آن را میتوانید در اینجا بخوانید.
2. دختر جوان با جام می (1662)
3) نمایی از دلفت (1661)
4) دختر شیر دوش (1660-1661)
5. دختری با فلوت (1665)
برخی دیگر از آثار او
1) جام می (1660-1661)
2) زن جوان در خواب (1657)
3) پرترهی بانوی جوان (1666)
4) سرباز و دختر خندان ( 1658)
5) زنی با لباس آبی که نامه میخواند (1664)
توضیحات:
یادداشتی از آلن دوباتن در مورد این اثر را
میتوانید در اینجا بخوانید.
6) دختری با کلاه قرمز (1666)
7) نامهی عشق (1670)
8) زنی با گردن بند مروارید (1665-1662)
9) مسیح در خانهی مارتا و مریم (1655)
10) دختری جوان در حال خواندن نامهای کنار پنجره (1659)
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب3 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی
-
درسهای دوستداشتنی1 ماه پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی4 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»