شعر جهان
«پیرامون بدبختی بشری»؛ شعری از «آندرئاس گریفیوس»

شعری از آندرئاس گریفیوس
به راستی بشر چیست؟ سرایی برای درد و
رنجی سخت و توانفرسا
بازی ساده ثروتی دروغین، امیدی واهی در
این دوران،
صحنهای برای ترسی تلخ، آکنده از رنجی برّنده،
برفی به سرعت ذوب شده، شمعی به زودی سوخته شده.
این هستی، همچون گفتمانی پوچ یا
مزاحی ساده پر میکشد.
آنانی که در پیشرویمان، لباس ضعیف
کالبدمان را بر زمین فروافکندند،
و در کتاب امواتی که با میراییِ بزرگی
همراه است، نامشان
دیربازی است نگاشته شده و از ذهن و
قلبمان زدوده شدهاند…
چنان رؤیایی پوچ، که به سادگی به دست
فراموشی سپرده میشود،
و همچون نهری که جریان مییابد،
بیآن که هیچ نیرویی متوقفش سازد.
آن چه اینک تنفس میکند، باید در هوا محو گردد.
آن چه در پسِ پشت ما میآید، تا گور نیز
تعقیبمان خواهد کرد…
چه میگویم؟ همچون دودی، در برابر
بادی سهمگین ناپدید میگردیم…
منبع
گزیدهای از معروفترین و زیباترین
سرودههای ادبیان آلمان
نشر تیر
ترجمه فریده مهدوی دامغانی
صص157-155
مطالب مرتبط
- زیر درخت زیزفون، شعری از در وگل واید
- در ستایش فراموشی شعری از برتولت برشت
- نگاهی به شعرهای برتولت برشت
- دربارهی شاعر آلمانی والتر فن دروگل واید
-
اخبار1 هفته پیش
«سه گانۀ خاورمیانه: جنگ، عشق و تنهایی» اثر «گروس عبدالملکیان»؛ به زودی
-
نویسندگان1 هفته پیش
عشق باوقارِ «سیمین دانشور» به «جلال آل احمد»
-
تحسین برانگیزها1 هفته پیش
دربارۀ پهلوان «علیاصغر گلنسایی»
-
شاعران4 روز پیش
مراسم خاکسپاری «فروغ فرخزاد» و سرودههایی از او
-
مصاحبههای مؤثر1 هفته پیش
گفتگو با «آنا پناهی» و «مسعود جعفری جوزانی» دربارۀ «حسین پناهی»
-
شعر دهۀ نود1 هفته پیش
دو سروده از خانم «شیرین هیاریان»
-
شعر دهههای 30-606 روز پیش
چند سروده از «خسرو گلسرخی»
-
آساره جعفری4 روز پیش
رفیقِ سفر و حَضَرم، حضرتِ تبر؛ رویت را به سمتم برگردان…