رمانی نامهنگارانه دربارۀ همسر اول دیهگو ریورا، نقاش مکزیکی آیدا گلنسایی: النا پونیاتوسکا، روزنامهنگار و نویسندۀ مکزیکی_فرانسوی، تحت تأثیر کتابِ «زندگی شگفتانگیز دیهگو ریورا» اثر برترام...
دیدار گوستاو فلوبر، مارینا تسوهتایوا و اُلگا توکارچوک در جهنم! آیدا گلنسایی: گوستاو فلوبر در نامهای[1] مینویسد: «اصلاً کنجکاو نیستم که بدانم اخبار چه میگوید؛...
بازگشت دوبارۀ «مارینا ایوانونا تسوهتایوا» از گور دستهجمعی آیدا گلنسایی: مطالعه کردن من هیچ طرح قبلی و برنامهای ندارد. «به دلم میافتد» کتابی را بردارم و...
نامهای سرگشاده به «ادوارد هرش»، کسی که میخواست دوباره دل ببازیم و… ! آیدا گلنسایی: سال 1399 بود که کتاب شب آخر با سیلویا پلات به...
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب «صید ماهی بزرگ» دیوید لینچ، کارگردان سینما، از تجربۀ سیوسهسالۀ مراقبۀ...
نمایشنامۀ «کسی میآید» اثر یون فوسه: آینهای برای صداها! آیدا گلنسایی: یون فوسه، نمایشنامهنویس نوروژی، که برندۀ جایزۀ نوبل 2023 شد، به گفتۀ خود خیلی زود...
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ «خشمی که فضیلت است.» آیدا گلنسایی: اریک امانوئل اشمیت در نمایشنامۀ خیانت اینشتین مینویسد: «در زندگیام سه حقارت...
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاد آیدا گلنسایی: کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم دربارۀ نحوۀ زندگی ساکنان اروپای...
«و تو برنگشتی» نوشتۀ مارسلین لوریدان ایونس: وضعیت «هوموساکر» در «حیات برهنه» آیدا گلنسایی: و تو برنگشتی[1] سرگذشتنامۀ مارسلین است، دختری پانزدهساله از یهودیان اروپا که...
«خاطرات عشق از دست رفته» نوشتۀ اریک امانوئل اشمیت: برخورد عاشقانه با مسئلهی سوگ آیدا گلنسایی: خاطرات عشق از دست رفته نحوۀ رویارویی اریک امانوئل اشمیت...
رمان «ترس و لرز» اثر آملی نوتومب: خودشیفتگی و رنج ژاپنی به روایت راهبۀ دستشوییها! آیدا گلنسایی: آملی دختر بلژیکی تحصیلکردهای است که بنا به شغل...
رمان کوتاه «به نام مادر» اثر اری دلوکا و نقاشی «باکره، کودک و حنای قدیس» اثر داوینچی آیدا گلنسایی: رمان کوتاه «به نام مادر» شرح بارداری حضرت...