و در کدام بهار درنگ خواهی کرد و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد؟
مرا به وسعت تشکیل برگها ببرید
و من مسافرم ای بادهای همواره…
بيا ذوب كن در كف دست من جرم نوراني عشق را
«هنوز در سفرم» مستندی دربارۀ زندگی سهراب سپهری
مثل یک گلدان میدھم گوش به موسیقی روییدن…
و فکر میکنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد
من پر از نورم و شن، و پر از دار و درخت…
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانۀ اشکال…
به سراغ من اگر میآیید پشت هیچستانم…
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…
و عشق، تنها عشق تو را به گرمی یک سیب میکند مأنوس