و من مسافرم ای بادهای همواره…
بيا ذوب كن در كف دست من جرم نوراني عشق را
«هنوز در سفرم» مستندی دربارۀ زندگی سهراب سپهری
مثل یک گلدان میدھم گوش به موسیقی روییدن…
من پر از نورم و شن، و پر از دار و درخت…
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانۀ اشکال…
به سراغ من اگر میآیید پشت هیچستانم…
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…
و عشق، تنها عشق تو را به گرمی یک سیب میکند مأنوس
در دل من چیزی است مثل یک بیشۀ نور، مثل خواب دم صبح
سیب آوردم، سیب سرخ خورشید و پیامی در راه روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد در رگها نور خواهم ریخت و صدا خواهم در...
نور خواهم خورد، دوست خواهم داشت…