شعر امروز
ناگهان سرودۀ آیدا گلنسایی
ناگهان سرودۀ آیدا گلنسایی
به الف. بهمنی…
از نیمهی ممنوع آینهها آمدی
و متحد شدی با تصویرم
دستانم را گرفتی
تا یأسهایم یائسه شوند
هربار صدایم زدی
جادهها را مجاب کردی کوتاه بیایند
و از همان راهی که رفتهاند، برگردند
در آغوشم کشیده بودی
که در دل این دیوار
جنین پنجرهای جا گرفت
حتا به ذهن ظلمت هم نرسید
از بوسههای سربستۀ ماست
که سبدهای حصیری دختران دهکده
سرشار از یاسهای تازهچین شدهست
عشق ما
زنی است با لباس عسلی
که روی تمام عطرهای دنیا راه میرود
یا مردی که میآید
با پاکتی از فرداهایِ رسیده در دستانش
نمیهراسم از تندرهای ناگهان
پایان نمییابد آن پرنده که آسمان را
از پاشنه درآورده است
و آن نهنگ که میداند
ساحل همیشه پاسخی نیست
که به پرسشهای سخت باید داد
هیچکس دوست ندارد بداند
چگونه پروانههای پیرهنم واقعی شدند
و بر گرمسیرترینِ رنگها نشستند
آه
راه داده بودم به ماه
از اصطکاک کور کلمات نبود
یا سایش تن چند بند سرد
محصول سیب خوبی که سطرهایم دادهاند
هیچکس دوست ندارد بداند
هیچکس دوست ندارد بداند
و همین کتمانها کاریترم میکند
ناگهان سرودۀ آیدا گلنسایی
منبع
مجموعه شعر کافه کاتارسیس
آیدا گلنسایی
ویراست دوم
نشر آن سو
دربارۀ آیدا گلنسایی
آیدا گلنسایی (متولد 1363، کرمانشاه) شاعر، نویسنده و تحلیلگر شعر، دانشآموختۀ زبان و ادبیات فارسی در سه دانشگاه تهران (مقطع لیسانس)، علامهطباطبایی (مقطع فوق لیسانس) و الزهرا در مقطع دکتراست.
او در دورۀ کارشناسی ارشد بر موضوع «حکمت خسروانی و رسالههای فارسی شیخ اشراق» پایاننامه نوشت و در دورۀ دکترا به ادبیات مقایسهای و معاصر فارسی و عربی روی آورد و بررسی اشعار «احمد شاملو» و «نزار قبانی» را از منظر روانکاوی اجتماعیِ اریک فروم و جامعهشناسیِ مبتنی بر نظریات جورج لوکاچ و لویی آلتوسر، وجهۀ همت خود قرار داد. او از فروردینِ سالِ 1397 مدیر مجلۀ هنریتحلیلی کافهکاتارسیس بوده است.
آثار او به شرح زیر است:
- مجموعه شعر کافهکاتارسیس (سال 96 نشر فصل پنجم، سال 98 نشرِ آنسو)
- مجموعه شعرِ سماع در سنگستان (نشر مروارید/ در دست انتشار)
- تا شکوفۀ سرخ یک پیراهن (تأملی در عشق، زن و کودکی در شعر شاملو)؛ (نشر مروارید/ در دستِ انتشار)
مطالب بیشتر
- دو شعر از دو زن
- آیدا گلنسایی: شعری برای روسپیان
- آیدا گلنسایی: اخراج
- آیدا گلنسایی: دختری با گوشوارۀ مروارید
- مرثیه ای در سوگ مریم میرزاخانی
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
حال خوب3 هفته پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند