با ما همراه باشید

شعر جهان

چند سروده از ادونیس

چند سروده از ادونیس

 

چند سروده از ادونیس

  1. از یادها

چه مایه رنج را از سروده‌های خود تکاندیم

و افق را از پلکها لبریز کردیم و فریاد زدیم ای ابر

بر ما ببار!

ما آن فصل منتظریم

مشک پر آب خود را بگشای و بر ما فروریز

ای ابر

ای که از دریا به سوی ما آمده‌ای.

2

در رودخانه جاری شدیم

همانند زندگی

به گونه‌ی حباب درآمدیم

آب شدیم

و نهان شدیم

در دامن میوه‌ها،

در عیدها

شمع‌ها برافروختیم و نماز گزاردیم

و آرزومند شدیم

و آنگاه خدا را_بی‌هیچ میعادی_دیدار کردیم.

سرود

ناقوس‌ها روی پلکهای ما

و احتضارِ واژه‌ها

و من در میان دشت‌های واژه‌ها

شهسواری هستم بر اسبی از خاک

ریه‌ام شعر و چشم‌هایم کتاب.

در زیر پوسته‌ی واژه‌ها

بر کرانه‌ی کف‌های روشن

شاعری هستم که سرود و زندگی را بدرود کرد

برجای نهاده، پیش چشم شاعران

برای گنجشک‌ها، و کرانه‌های آسمان،

این مرثیه‌ی سوخته را.

جستجو

در خویش به جستجوی آنم

کز نادانی و از جوانی

رنگ دگری دهم به فردا.

اندر پیِ معنی‌ای که بتوان

در چهره‌ی دیگری درآورد

هم روی زمین و هم خدا را.

ستاره‌ها

گام می‌زنم،

گام می‌زنم و در ‌پی‌ام ستاره‌ها

سوی اختران روزِ دیگری

گام می‌زنند.

از گدازِ رنج تیره

مرگ و

رازها و

آنچه زنده می‌شود

گام‌های من

کشته می‌شوند و خون من

زنده می‌شود.

این منم که راه او هنوز

ناسپرده مانده است و

هیچ طالعی برای او رصد نکرده‌اند.

گام می‌زنم به سوی خویش

سوی روز دیگری و گام می‌زنند

در پی‌ام ستاره‌ها.

 

منبع

شعر معاصر عرب دکتر شفیعی کدکنی

شعر معاصر عرب

محمدرضا شفیعی کدکنی

نشر سخن

صص 217-214

مطالب مرتبط

  1. درباره‌ی ادونیس
  2. شعر گلها از امل دنقل
  3. بدر شاکر السیاب و شعری از او

 

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها