شعر جهان
خاطره ای در درونم است

خاطرهای در درونم است
خاطره ای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی.
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز:
برایم شادی است و اندوه
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید.
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوهزا شنیده است
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیء میکنند،بیآنکه روح را از او بگیرند
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی.
منبع
خاطره ای در درونم است
آنا آخماتووا
ترجمه احمد پوری
چاپ ششم
نشر چشمه
ص 50
مطالب مرتبط
- دربارهی آنا آخماتووا
- افکاری که در خیابان شلوغ به سراغم میآیند از ویسواوا شیمبورسکا
- خوشحالم از مارینا تسوِ تایوا
- در ستایش فراموشی از برتولت برشت
- گلها از امل دنقل
- مسیح پس از مصلوب شدن از بدر شاکرالسیاب
- شکواییهای به خدا از شیرکو بیکس
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 هفته پیش
نمایشنامۀ «جنون جورج سوم» نوشتۀ الن بنت: راهنمای آدم کردن دیکتاتور!
-
تحلیل داستان2 هفته پیش
چرا «دروازۀ خورشید» الیاس خوری فرق دارد؟
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
نگاهی به نمایشنامۀ 1984
-
موسیقی بی کلام2 هفته پیش
حال بینظیر شکفتگی؛ بهرغم مِه…
-
معرفی کتاب2 هفته پیش
بخشهایی از نمایشنامۀ «بودا» نوشتۀ نیکوس کازانتزاکیس
-
شعر جهان2 هفته پیش
«عشق عشق میآفریند» مارگوت بیکل: ترجمه و صدای احمد شاملو
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
دربارۀ کتاب «شجاعت در برهوت» اثر برنه براون
-
شاعران ایران2 هفته پیش
عارف قزوینی: تصنیفساز یگانهای که شاعر بزرگی نبود!