سایر
هنر مفهومی مارینا آبراموویچ: ما هیچ ما نگاه…
هنر مفهومی مارینا آبراموویچ: ما هیچ ما نگاه…
احتمالاً یکی از پرمخاطبترین پرفورمنسهایی که از مارینا آبراموویچ در ایران دیده شده، اجرای «هنرمند حاضر است» بوده که در سال ۲۰۱۰ در موزه موما اجرا کرد. او همچون بسیاری دیگر از اجراهایش که ساعتها روی صندلی مینشست، این بار هم ساعتها پشت یک میز نشست تا مخاطبانی که دوست دارند روبهروش بنشینند و بدون صحبتی، تنها به هم نگاه کنند.
آنچه باعث شد فیلم این اجرا بارها در شبکههای مجازی دیده شود، لحظهای بود که آبراموویچ چشمان خود را بسته بود تا مخاطب بعدی روبهرویش بنشیند و وقتی چشمانش را باز کرد، اولای را دید. اولای که البته در واقع فرانک اُوِه لیزیپن نام داشت، با حرکات صورت به آبراموویچ که حالا چشمانشتر شده بود، نگاه کرد.
حالا ۱۰ سال از آن زمان گذشته و دوم مارس برابر با ۱۲ اسفند خبر میرسد که اولای در ۷۶ سالگی بر اثر سرطان در اسلوونی درگذشت. هنرمندی که به واسطه پرفورمنسهای زیاد و مشهوری که اجرا کرد نامش به مارینا آبراموویچ گره خورده است.
او با اینکه به عکاسی مشغول بود، به واسطه زندگی و کار مشترک با آبراموویچ، در زمینه اجرا هم بسیار شناخته شده است؛ اجراهایی که «خطرناک» توصیف شدهاند.
۱۴ پرفورمنس مشترک آنها بسیار مشهور است و چنانکه «گاردین» در گزارشی از زندگی اولای نوشته، گرچه نمیتوان گفت همه اجراها، اما آثارشان شاهکارهایی از خطر کردن، تحمل کردن و نابودی نفس به منظور تبدیل شدن به یک موجود واحد هنری بوده است.
جستوجوی نام او به زبان فارسی نتیجه چندانی در بر ندارد، اما شاید ترجمه کتاب «عبور از دیوارها»، نوشته مارینا آبراموویچ، این خلأ را تا حدودی بپوشاند.
منبع: اعتماد آنلاین
هنر مفهومی مارینا آبراموویچ: ما هیچ ما نگاه…
-
نویسندگان/ مترجمانِ ایران3 روز پیش
تجارب دکتر «نسرین شکیبیممتاز» از تدریس ادبیات فارسی در کشور ژاپن
-
نویسندگان/ مترجمانِ ایران1 ماه پیش
خاطراتی از دکتر عبدالحسین زرینکوب
-
کودک و نوجوان3 هفته پیش
پرهام طاهرخانی و «ناطور دشت» نوشتۀ سلینجر
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 هفته پیش
«پاییز فلوبر» نوشتۀ آلکساندر پوستل: مراسم تدفین و احیای نبوغ
-
گفتوگو1 ماه پیش
مناظرۀ دیدنی «اسلاوی ژیژک» و «جردن پترسون»
-
تحلیل شعر1 ماه پیش
پروین، شاعر عشقگریز
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
فلسفهای مهربانتر از موفقیت!
-
تحلیل داستان و نمایشنامه1 ماه پیش
نگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس