نیما یوشیج
شعر داروگ با صدای غزاله علیزاده
شعر-داروگ-با-صدای-غزاله-علیزاده
داروگ
خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه
گرچه میگویند: «میگریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران»
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومهی تاریک من که ذرّهای با آن نشاطی نیست
و جدار دندههای نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش میترکد
-چون دل یاران که در هجران یاران-
قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
حال خوب3 هفته پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند