معرفی کتاب
نگاهی به رمان تاریخی «رزیدنت» نوشتۀ آشوت آقابابیان
نگاهی به رمان تاریخی «رزیدنت» نوشتۀ آشوت آقابابیان
چگونه روسها اسرار ساخت بمب اتمی را از آمریکائیها ربودند؟
کتاب «رزیدنت»، نوشتهی «آشوت آقابابیان» ماجراهای واقعی زندگی شیمیدانی ارمنی است که پس از ورود به سیستم جاسوسی «علمی ـ تکنولوژیک» اتحاد شوروی، با نبوغی ویژه، اطلاعات ضروری برای راهاندازی دهها واحد استراتژیک صنعتی و نظامی را، اغلب بدون پرداخت هزینهی مادی، از دانشمندان و متخصصان آلمانی و آمریکایی دریافت و به مسکو ارسال کرده است. بیشتر دانشمندانی که اسناد محرمانهی علمی کشورشان را در اختیار «هایک بادالی هواکیمیان» قرار میدادند، بر اساس مبانی فکری مشترک و بر مبنایی کاملاً ایدئولوژیک، «بیمزد و منت» با او همکاری میکردند. هواکیمیان که با نام جاسوسی «گنادی» شناخته میشد، پس از چند سال کسب تجربه در زمینهی جاسوسی علمی، سیستم سه سطحی جاسوسی، که تا آن زمان در تاریخ جاسوسی جهان سابقه نداشته است را بنیان مینهد تا بتواند به رغم حداقلی بودن امکانات مرکز جاسوسی شوروی در نیویورک، بیشترین اطلاعات ممکن را به مسکو مخابره کند. این «ارمنی زیرک» حتی به سیستم ضد جاسوسی ایالات متحده هم نفوذ کرده بود.
موقعی که هواکیمیان سیوسه ساله، شیمیدان نابغهای که به چند زبان خارجی تسلط داشت، در فوریهی سال ۱۹۳۱ با پیشنهاد کار در سیستم جاسوسی علمی ـ فنی اتحاد شوروی روبهرو شد، مدیر بخش خارجی سازمان امنیت موقع مجاب کردن او، دربارهی جاسوسی علمی گفت: «… میراث بدی از روسیهی تزاری برایمان مانده است. علم و تکنولوژی ما هنوز در سطح کشورهای عقبمانده است. … ما در حال حاضر ضعیف هستیم؛ اما کشور آبستن خطر جنگ است. هایک بادالویچ، باید به تقویت جاسوسی علمی ـ تکنولوژیکمان بپردازیم و کشور را با دستاوردهای علمی کشورهای خارجی، اندیشه و دانش نوین، قدرتمند و باثبات سازیم.»(صص۲۴و۲۳)
یک سال پیش از این دیدار، ژوزف استالین، دومین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در سخنرانیای، در فوریهی سال ۱۹۳۰، گفته بود: «یکی از خصوصیات منحصر به فرد روسیهی قدیم این بوده است که همیشه به خاطر عقبماندگی از پیشرفت و توسعهی زمانه ضربه خورده است… ما پنجاه یا صد سال از کشورهای توسعهیافته عقب افتادهایم. باید ظرف ده سال به آن سطح از توسعه نائل گردیم. یا این کار را انجام میدهیم یا از صحنهی گیتی محو میشویم.»(ص۳۱) در همان زمان بود که «دفتر سیاسی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست تصمیم گرفت به فعالیتهای جاسوسی جایگاهی والا ببخشد. بخش جاسوسی علمی ـ تکنولوژیک به راه افتاد و دانشمندان جوان و برجستهای که به زبانهای خارجی نیز مسلط بودند، در آن به کار گرفته شدند.»(ص۳۲)
هواکیمیان «کمکم اهمیت و جدیت ماجرا را درک میکرد. در التهاب و اضطراب روحی، هزاران سؤال سر برمیآورد. امید زیادی به او بسته بودند. در صورت موفقیت میتوانست خدمات مؤثری به علم و صنعت میهنش نماید و تواناییهای نظامی کشور را توسعه دهد. موقعیتی رؤیایی فراهم شده بود تا خود را وقف میهن کند و هستیاش در زیر این آسمان معنا ببخشد.»(ص۲۵)
نابغهی جوان شیمی پس از گذراندن دو ماه دورهی فشردهی جاسوسی، راهی برلین میشود تا ضمن اشتغال در یک کارخانهی تولیدی و صنعتی شیمیایی، مدارک و اطلاعات مخفی مربوط به پیشرفتهای جدید آلمان را به دست بیاورد(ص۳۶) و بعدتر به عنوان کارمند نمایندگی تجاری اتحاد شوروی در برلین به ماموریت سریاش ادامه میدهد.
نخستین موفقیت «گنادی» مربوط به میشود به جذب دانشمند جوانی که اصالتاً اهل شوروی بود و در آزمایشگاه دکتر «لانگه»، فیزیکدان معروف آلمانی، در سطحی عالی کار میکرد. دکتر لانگه در آزمایشگاهش به پژوهش در زمینهی انرژی سطح بالای حاصل از شتاب دهندههای ماسنیگها میپرداخت.(ص۴۲) هواکیمیان پس از صمیمی شدن با دانشمند جوان، «موراوگین»، برای مجاب کردن وی به همکاری میگوید: «[ما باید بکوشیم] تا با پیشرفت کشورمان در توسعهی علمی و فنی، میان اردوگاه سرمایهداری و سوسیالیسم تعادل ایجاد شود. برهم خوردن این تعادل میتواند منجر به استیلای جاهطلبانهی یکی گردد و پیامدهای پیشبینینشدهای از قبیل جنگ و خونریزی در پی داشته باشد… باید برای هر چیزی رقیب و هماوردی ایجاد شود، زیرا همیشه امکانات یک کشور از دیگر کشورها بیشتر است. و برای اینکه علم به سلاحی علیه ملتهای تبدیل نشود، رقابت و هماوردی این دو اردوگاه ضروری است.» کتاب رزیدنت نشان میدهد که هواکیمیان به گفتههایش عمیقاً باور داشته است. سرانجام موراوگین اطلاعات کاملا سرّی دریافتی خود را در اختیار گنادی قرار میدهد و او نیز با ارسال آنها به مرکز، زمینهی موفقیت شتاب دهندههای دو و چهار میلیون ولتی پژوهشگاه خارکوف را فراهم میآورد. خبری که در روزنامهی روسی «پراودا» در سپتامبر همان سال چاپ شد، فیزیکدانهای آلمانی را شوکه کرد: «پژوهشگاه فیزیک خارکوف موفق به شکافتن اتم شده است.»(ص۴۵) پس از باز انتشار این خبر در روزنامههای آلمان، دکتر لانگه، سراسیمه موراوگین را فراخوانده، از او میپرسد: «آقای موراوگین! خبر دارید که در خارکوف به چه روشی اتم را شکافتهاند؟ به روش ما یا روش انگلیسیها؟» او میدانست که به جز آنها و انگلیسیها، هیچ کشوری نمیتواند چنین تحقیقاتی انجام دهد.(ص۴۵)
دومین دانشمند بزرگی که گنادی موفق به جلب نظر وی برای همکاری با اتحاد جماهیر شوروی میشود، پروفسور «روتمان» است که در کارخانهی تولید مواد شیمایی برلین و مرکز پژوهشهای علمی این شهر کار میکرد. او نیز بر مبنایی کاملاً ایدئولوژیک به همکاری با هواکیمیان میپردازد. روتمان در اولین همکاری پروندهی تمام اطلاعات جدید تولید تجهیزات نظامی آلمان را با جزئیات کامل در اختیار گنادی میگذارد و در برابر قدردانی گنادی پاسخ میدهد: «اعتقادات و ایدئولوژی مشوق من است، نه تشکر.» «اطلاعات بعدی روتمان که دربارهی تکنیکهای جدید افزایش تولید برخی مواد شیمایی از قبیل بنزول ترکیبی بود، مدیریت پژوهشگاه شمارهی ۹۴ را به تحرک واداشت و بلافاصله اقدام به عملیاتی کردن طرحهای ارسالی و ساخت آنها نمود. فرماندهی کل ارتش سرخ پیام تشکر ویژهای دربارهی این مدارک به مدیر بخش بینالملل سازمان جاسوسی اتحاد شوروی ارسال کرد. در این پیام خاطرنشان شده بود که اطلاعات ارسالی گنادی، امکان به کار گیری تکنولوژیهای نوین در صنایع شیمیایی را در زمانی کوتاه و بدون صرف هزینهی مالی فراهم میآورد.»(ص۵۶)
گنادی در جذب دانشمندان آلمانی هرگز از شگرد اغفال استفاده نکرده است. فریب این دانشمندان متمول با پول نیز غیر ممکن بود. «پاشنهی آشیل آنان اعتقادات ایدئولوژیکشان بود که آن هم در دانشمندان نامدار از مدتها پیش شکل گرفته بود. گنادی فعالیتهایش را بر اساس کار با مجموعهای از دانشمندان با عقاید و ایدئولوژی خاص بنا نهاده بود و از کار با فعالان سیاسی پرهیز میکرد. البته از نگاهی میتوان همکاریهای دانشمندان با هایک را خیانت تلقی کرد، ولی باید به نکتهی ظریفی در این باره توجه کرد: بیشتر آنها بر اساس باورهای ایدئولوژیک با هواکیمیان همکاری میکردند و گاه به دلیل همین باورها، حتی زندگیشان را از دست میدادند. آنان عمدتاً دانشمندانی نگران سرنوشت انسانها بودند. یکی از دلایل موفقیت جاسوسی اتحاد شوروی همین مساله بود. پیشرفت زیاد علم و به ویژه تکنولوژی نظامی در یک کشور، به مثابهی شمشیر داموکلس بر فراز سر دیگر کشورها و ملتهاست و دانشمندان باید دربارهی به وجود آمدن شرایط رقابت و هماوردی با آنان اندیشه کنند. این رقابت به نیت صلح و گسترش دانش و با معرفی و ارائهی بخشهایی از تکنولوژی نظامی به کشورهای ضعیف ایجاد میشود تا روشی مؤثر برای پیشگیری از جنگ باشد.»(ص۵۸)
مسکو بر اساس اطلاعات ارسالی گنادی، دستور کپیبرداری و ساخت همان وسایل را صادر میکرد. اطلاعات مربوط به ماسکهای شیمیایی و تکنولوژی ساختشان، اطلاعات مربوط به اجزای اصلی تشکیلدهندهی مواد ضد گاز، جزئیات تولید بنزین سینتتیک، تکنولوژی تهیهی کائوچو، فناوری ابزار ارتباط رادیویی تانکها، تجهیزات نوعی رادار تصمیمگیرنده دربارهی ارتفاع پرواز هواپیماها، جزئیات توپ ۱۵۰ میلیمتری آلمانیها، نوآوریهای مربوط به قطار هوایی و سازههای دریایی آمریکا، توصیفات کامل ساخت سیستم نشانهروی بمب و هدف قرار دادن مهمات همراه، اطلاعات مربوط به انبارهای مخفی کمپانیهای آمریکایی، معلومات مستند از سیستمهای رادار و جنگ الکترونیکی، جزئیات تکنولوژی تولید بنزین با اکتاو ۷۴، چگونگی گازسوز کردن کارخانههای نفتسوز و سرانجام جزئیات بمبافکن B۲۹ آمریکا که از روی الگوی آن هواپیمای TY۴ شوروی ساخته شد، بخشی است از اطلاعات ارسالی گنادی از برلین، نیویورک و واشنگتن به مسکو.
«رزیدنت» رمانی به معنای متعارف کلمه نیست. تخیل در این اثر که بر اساس اطلاعات به دست آمده از آرشیوهای سازمان امنیت خارجی شوروی نوشته شده، به تعبیر ژورنالیستها، از حد مجاز فراتر نمیرود.
رزیدنت، نوشتهی آشوت آقابابیان را حسین طباطبایی از زبان ارمنی ترجمه کرده و نشر ثالث، در ۴۰۹ صفحه منتشر کرده است. مطالعهی این کتاب، که مطالب آن بر اساس واقعیت و اسناد به دست آمده نوشته شده، برای علاقمندان مطالب سیاسی، جاسوسی و علمی جذابیت بسیاری خواهد داشت.
آیدین فرنگی
نگاهی به رمان تاریخی «رزیدنت» نوشتۀ آشوت آقابابیان
مطالب بیشتر
- خدای طاعون نوشتۀ الکساندر دوگین
- نگاهی به کتاب زندگی و نقد آثار داستایفسکی
- تأملی در نمایشنامه باغ آلبالو چخوف
- نگاهی به رمان مرشد و مارگاریتا
- بخشهایی از رمان ظلمت در نیمروز اثر کوستلر
- دربارۀ استپ نخستین داستان بلند آنتوان چخوف
نگاهی به رمان تاریخی «رزیدنت» نوشتۀ آشوت آقابابیان
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…