شاعران ایران
مستندی دربارۀ زندگی فروغ فرخزاد
مستندی دربارۀ زندگی فروغ فرخزاد
(به مناسبت زادروز فروغ فرخزاد)
الف) فروغالزمان فرخزاد عراقی یا اراکی، فرزند سرهنگ محمد فرخزاد عراقی و توران وزیریتبار، در تهران به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و دورۀ اول متوسطه، تحصیل در هنرستان را ناتمام گذاشت. در سال 1329 با پرویز شاپور، یکی از خویشاوندان مادریاش ازدواج کرد. دورۀ زندگی کوتاه مدت آنها، به سبب شغل همسرش در ادارۀ دارایی اهواز، در این شهر گذشت. حاصل این ازدواج، فرزندی بود به نام کامیار. فرخزاد پس از طلاق، از دیدار پسرش منع شد. او از حدود اوایل دهۀ 1330، هنگامی که از دورۀ نوجوانی فاصلهای نگرفته بود، با بیان عواطف زنانه و عاشقانهاش، که از نظر جامعۀ سنتی یا نیمه سنتی ایران جسورانه تلقی میشد، بسیار زود به شهرت رسید.
ب) پس از دورهای اقامت در اروپا (مدتی در ایتالیا و مدتی نیز در نزد برادرش، امیرمسعود، در آلمان غربی، که حاصل آن، آشنایی نسبی با زبان آلمانی بود) از سال 1337 به کار در موسسۀ «گلستان فیلم» به مدیری ابراهیم گلستان، نویسنده و سینماگر پرداخت. در ساخت فیلم «موج و مرجان و خارا» با گلستان همکاری کرد، در فیلم «خشت و آینه» به کارگردانی او بازی کرد، و با نظارت وی فیلم «خانه سیاه است» را، که دربارۀ آسایشگاه بیماران جذامی باباباغیِ تبریزست، ساخت. فیلم اخیر در سال 1342 برندۀ جایزۀ بهترین فیلم مستند جشنوارۀ فیلم اوبرهاوزن شد. وی در همین سال، در نمایش «شش شخصیت در جست و جوی نویسنده» (اثر لوییجی پیراندللو) به کارگردانی پری صابری بازی کرد. فرخزاد، که در نیمۀ نخست دهۀ 1340 در اوج شهرت و اعتبار ادبی، هنری و شخصی بود در روز دوشنبه 24 بهمن در یک تصادف رانندگی جان سپرد. دو روز بعد، در مشایعت گستردۀ شمار درخور توجهی از اهل ادب و هنر، و دوستدارانش در گورستان ظهیرالدولۀ تجریش به خاک سپرده شد.
منبع
مقدمهای بر شعر فارسی در سدۀ بیستم میلادی
کامیار عابدی
نشر جهان کتاب
چاپ دوم
صص 449-450
مطالب بیشتر
- فروغ که بود؟ برگرفته از مجلۀ زن روز سال 1345
- بخشهایی از چند نامۀ فروغ به ابراهیم گلستان
- گفتگو با ابراهیم گلستان دربارۀ فروغ
- در غروبی ابدی سرودۀ فروغ فرخزاد
- سخنان احمد شاملو دربارۀ فروغ فرخزاد
- نقد و بررسی کتاب تولدی دیگر سرودۀ فروغ
- فروغ به روایت فریدون فرخزاد
- آیههای زمینی با صدای فروغ فرخزاد
- اکنون تو اینجایی…
- امروز روز اول دی ماه است
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی2 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»