جهان نمایش
انواع بازنویسی و بازآفرینیهای بهرام بیضایی از داستانهای کهن

انواع بازنویسی و بازآفرینیهای بهرام بیضایی از داستانهای کهن
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل شگردهای بازنویسی و بازخوانی در آثار ادبی بهرام بیضایی است. او نویسنده ای قاعده گریز و ساختارشکن است که در سطوح مختلف، ساختار ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را در هم می ریزد. نمایش نامه، فیلم نامه و برخوانی هایی که در این مقاله بررسی می شوند، عبارت اند از:
اژدهاک، آرش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، پرده نئی، سیاوش خوانی، شب هزار ویکم، و مجلس قربانی سنمار.
انواع بازنویسی و بازآفرینیهای بهرام بیضایی از داستانهای کهن
در این پژوهش، نخست، به شیوه توصیفی تحلیلی، شگردهای ادبی بیضایی معرفی می شوند، سپس، این شگردها در نمونه های انتخابی هدف بررسی و تحلیل قرار می گیرند. شگردهایی که بیضایی در بازخوانی و بازنویسی آثار کهن از آنها استفاده می کند عبارت اند از:
1. «بازآفرینی» اثر کهن که در دو سطح کلی «تغییر در چهارچوب کلی اثر» و «تغییر در خویش کاری های شخصیت ها» صورت می گیرد.
2. «بازنویسی» اثر کهن که به چند شیوه انجام می پذیرد؛ ازجمله «افزودن گفت وگو میان شخصیت ها»، «برقراری روابط علی و معلولی» و «تغییر در شیوه روایت گری».
کلید واژهها: بازخوانی، بهرام بیضایی، داستانهای کهن، نمایشنامه، فیلمنامه.
مقدمه
بهرام بیضایی کار خلاقانه خود را از سال ۱۳۴۱ در عرصه درام نویسی و پژوهش در زمینۀ تئاتر آغاز کرده است. او نویسنده ای پرکار و هنرمند است. نگارش های ادبی بهرام بیضایی شامل نمایش نامه ها، فیلم نامه ها و برخوانی های اوست؛ هرچند که بسیاری از آثار او به
صحنۀ نمایش یا اکران در سینما نرسیده است.
بیضایی بسیاری از داستان های کهن را به وام گرفته، اما در روایت آنها خلاقیت و گاهی نیز به صورت « بازآفرینی » هنرمندانه به خرج داده است. این خلاقیت گاهی به شکل این آثار نمود یافته است. او در نگارش این آثار، از کتاب هایی چون شاهنامه « بازنویسی » فردوسی، خسرو و شیرین و هفت پیکرِ نظامی، اوستا، هزارویک شب، و الهی نامه عطار نیشابوری سود جسته است.
صحنۀ نمایش یا اکران در سینما نرسیده است.
بیضایی بسیاری از داستان های کهن را به وام گرفته، اما در روایت آنها خلاقیت و گاهی نیز به صورت « بازآفرینی » هنرمندانه به خرج داده است. این خلاقیت گاهی به شکل این آثار نمود یافته است. او در نگارش این آثار، از کتاب هایی چون شاهنامه « بازنویسی » فردوسی، خسرو و شیرین و هفت پیکرِ نظامی، اوستا، هزارویک شب، و الهی نامه عطار نیشابوری سود جسته است.
گروه درخور توجهی از آثار بیضایی دارای موضوعاتی ملی هستند. این آثار از شاهنامه و اوستا اقتباس شده اند. او در آثاری چون: اژدهاک، آرش، کارنامۀ بندار بیدخش، شب هزارویکم ( ۱)، سیاوش خوانی و سهراب کشی به شکل صریح از موضوع های ملی اسطوره ای استفاده می کند.
بیضایی به اشکال گوناگون و با هنرمندی تمام، سعی در بازگویی اساطیر کهن ایرانی دارد و به این منظور خود به اسطوره آفرینی دست می زند، گاهی نیز خوانشی جدید از اسطوره ای کهن ارائه می دهد.
مطالب بیشتر
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی6 روز پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
لذتِ کتاببازی5 روز پیش
درنگی در رمان «تربیت احساسات» نوشتۀ گوستاو فلوبر
-
تحلیل نقاشی6 روز پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!
-
تحسین برانگیزها3 هفته پیش
«رازهای سطح» مستندی دربارۀ مریم میرزاخانی
-
لذتِ کتاببازی1 هفته پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»