موسیقی سنتی
آرایش غلیظ همایون شجریان
آرایش غلیظ همایون شجریان
با من صنما دل یکدله کن | گر سر ننهم، آنگه گله کن | |||
مجنون شدهام؛ از بهر خدا، | زآن زلف خوشت، یک سلسله کن | |||
سیپاره به کف در چلّه شدی | سیپاره منم! ترک چله کن | |||
مجهول مرو، با غول مرو | زنهار! سفر با قافله کن | |||
ای مطرب دل زآن نغمهٔ خوش | این مغز مرا پُرمشغله کن | |||
ای زهره و مه زان شعلهٔ رو | دو چشم مرا دو مَشعله کن | |||
ای موسی جان، چوبان شدهای | بر طور برو، ترک گَله کن! | |||
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو | در دشت طُویٰ پا آبله کن | |||
تکیهگه تو حق شد نه عصا | انداز عصا! وآن را یله کن | |||
فرعون هَویٰ چون شد حَیَوان | در گردن او، رو زنگله کن |
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب3 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی
-
درسهای دوستداشتنی1 ماه پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی4 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»