تحسین برانگیزها
به یاد فرهاد مهراد: کوچ بنفشهها

به یاد فرهاد مهراد: کوچ بنفشهها
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
در روشنایی باران،
در آفتاب پاک،
در روزهای آخر اسفند،
در نیمروز روشن،
وقتی بنفشهها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبههای کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمهی درد و انتظار
در سینه میخروشد و بر گونهها روان.
ای کاش آدمی،
وطناش را همچون بنفشهها
میشد با خود ببرد هر کجا که خواست!
متن اصلی شعر کوچ بنفشهها
در روزهای آخر اسفند
کوچ بنفشههای مهاجر،
زیباست.
در نیمروز روشن اسفند
وقتی بنفشهها را از سایههای سرد
در اطلس شمیم باران
با خاک و ریشه
_میهن سیارشان_
در جعبههای کوچک چوبی
در گوشهی خیابان میآورند:
جوی هزار زمزمه در من
میجوشد:
ای کاش…
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشهها
(در جعبههای خاک)
یک روز میتوانست
همراه خویش ببرد هرکجا که خواست.
در روشنای باران،
در آفتابِ پاک.
منبع
آیینهای برای صداها
محمدرضا شفیعی کدکنی
نشر سخن
ص 169-168
مطالب بیشتر
- یه شب مهتاب/ با صدای فرهاد مهراد
- بوی عید/ فرهاد مهراد
- اشعاری از محمدرضا شفیعی کدکنی
- لحظاتی با اشعار دکتر شفیعی کدکنی
- سرودههایی از دکتر شفیعی کدکنی
- شمالی گفتی و شعر یادم اومد…
- طاقت بیار رفیق/ سیاوش قمیشی
- یه تیکه زمین/ محمد اصفهانی
- زبان آتش محمدرضا شجریان
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 ماه پیش
نظر محمدمنصور هاشمی دربارۀ رمان «خداحافظ آنا گاوالدا» نوشتۀ آیدا گلنسایی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 هفته پیش
دیو جغرافی و دستهای دکتر زملوایس نوشتۀ نغمه ثمینی: جدال حافظه با فراموشی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس2 هفته پیش
بزرگ بود و از اهالی امروز بود…
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نیکوس کازانتزاکیس، آن رهیده از پیله…
-
مستند1 ماه پیش
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است…
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 ماه پیش
خداحافظ آقای ابراهیم گلستان…
-
حال خوب1 ماه پیش
تو خوبی و این همه اعترافهاست…
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…