کودک و نوجوان
دربارۀ پدر انیمیشن ایران
دربارۀ پدر انیمیشن ایران
علی دهباشی: دکتر نورالدین زرین کِلکزاده مشهد است، ۲۰ فروردین ۱۳۱۶ در مشهد بهدنیا آمد. مادرش امینه بانو اهل باکو و پدرش میرزا محمدخان اهل همدان بود. از طرف پدری نسب به میرزا تقی خان، معروف به «مدیر» بنیانگذار آموزش نوین در همدان میبرد که همرزم مرحوم رشدیه در تبریز بود و هم او بود که نام «زرین کلک» را برای خاندان خود برگزید.
او ادامه داد: نورالدین زرین کِلک در ۱۳۴۱ از دانشگاه تهران دکترای داروسازی اخذ کرد اما دلبسته هنر بود و از همین رو در کالج سلطنتی بلژیک به تحصیل کارگردانی انیمشین روی آورد و سپس این راه را با آموختن فیلم عروسکی در استودیو ییرژی ترنکا ادامه داد و پس از بازگشت به ایران و رفتن به کانون پرورش کودکان و نوجوانان یکی از نخستین بنیانگذاران فیلم کودک و انیمشین در ایران شد و سپس راه خود را با تأسیس اولین دانشکده انیمشین در این سرزمین ادامه داد و اولین مدرس همین رشته بود. زرین کِلک یکی از نخستین کسانی بود که به تصویرسازی کتاب کودک و نیز تصویرسازی کتابهای درسی آموزش و پرورش برای کودکان و نوجوانان پرداخت.
دهباشی با اشاره به آثار او افزود: از جمله آثار او میتوان به دنیای دیوانه دیوانه دیوانه در ۱۳۵۴ و امیرحمزه دلدار و گور دلگیر در ۱۳۵۵ و ابرقدرتها و شازده کوچولو در ۱۳۸۶ اشاره کرد. جوایزی که دکتر زرینکلک طی سالهای متمادی کسب کرده گویای ارجگذاری وی در دنیای انیشمین و تصویرسازی کتاب کودک است که در این فرصت برخی از آنها را میتوان نام برد:
۱۹۷۰ نشان بهترین کتاب سال یونسکو (توکیو/ژاپن) برای کتاب کلاغها.
۱۹۷۱ سیب طلائی بیینال براتیسلاوا (چک اسلواکی) برای کتاب کلاغها.
۱۹۷۱ جایزه برای مدارس انیمیشن فستیوال بینالمللی فیلم آنسی (فرانسه) برای فیلم وظیفه اول.
۱۹۷۱ جایزه کلوتید کوپی/ فستیوال ملی فیلم بلژیک برای فیلم وظیفه اول.
منوچهر انور که با سفر به ایران فرصت حضور در این جلسه را پیدا کرده بود؛ از آشنایی ابتدایی خود با زرین کلک در انتشارات فرانکین گفت و افزود: در ۷ و ۸ سال اخیر کاری مشترک با ایشان کردهام با عنوان ملا نصرالدین که نگارگری این اثر را دکتر زرین کلک بر عهده داشتهاند و امیدوارم که شاهد کارهای بیشتری از ایشان باشیم.
جواد مجابی سخنران بعدی این نشست بود که در همان ابتدا از مهاجرت زرین کلک ابراز نارحتی و دلتنگی کرد و افزود: به این ترتیب از ضیافتهای فرهنگی که در منزل او با حضور نخبگان و فرزانگان عصر در زمینههای مختلف برگزار میشد محروم میشویم. زرین کلک در زمینههای مختلفی فعال است، شعر میگوید، نقاشی میکشد و گرافیست است و پویانمایی یا همان انیمشین کار میکند در کار نگارگری کتاب است. اما پر رنگترین بخش فعالیت او مربوط به کارهایی است که برای کودکان انجام داده که دو کار بنیادی و اساسی را در موازات هم پیش برده یکی از آنها از فروردین ۱۳۴۰ آغاز شد که برای کودکان کرده است.
او ادامه داد: طراحیهای مناسبی که برای کتابهای درسی مقاطع ابتدایی و دبیرستان و در زمینه علوم اجتماعی انجام دادهاند که از اهمیت بسیاری برخوردار است به این دلیل که در آن دوران زیاد به کودکان نمیپرداختند و کودکان کتابهای مربوط به بزرگسالان همچون هزار و یکشب، حمزه نامه، امیر ارسلان و خاورنامه را میخواندند و از حوالی ۱۳۴۰ است که به کودکان به عنوان موضوع دارای اهمیت پرداخته میشود. کانون پرورش فکری به طور بنیادی به ساختن فیلم، موسیقی و کتاب برای کودکان میپردازد که در بخش انیمیشن این کار توسط آقای زرین کلک انجام میشد.
مجابی در ادمه به تنوع زیاد در فیلمهای زرین کلک اشاره کرد و گفت: بینشی عمومی بر این فیلمها استوار بود. طنز در آثار زرین کلک بین دو قطب لطافت لطیفهها و قساوت طنز سیاه در نوسان است و آن را ابزاری برای بیان خشونت پنهان اما با ظاهری آرام میداند که در کار آخر ایشان دقیقاً شاهد این نرمی و خشونت در کنار هم هستیم و همین تلفیق است که به هنرمندان اجازه طغیان علیه دنیایی را میدهد.در واقع طنز طیفی گسترده دارد که از لطیفه شروع میشود تا میرسد به هجو که مسئله درگیری شخص با شخص است و بعد به هزل میرسیم است که در واقع از یک امر غیر اخلاقی نتیجه اخلاقی گرفته میشود و در آثار سنایی و مولوی و عطار میتوان آن را مشاهده کرد. معنای طنز که در گذشته در واقع سخره گرفتن دیگران بوده در ۵۰ سال اخیر معنای دیگری به خود میگیرد که نوعی نقد اجتماعی شوخیانه تلقی میشود.
در ادامه مجابی از یکی از فیلمهای زرین کلک یاد میکند به نام بنی آدم که راجع به سازمان ملل مختلف (به تعبیر زرین کلک) است و سرانجامی غمانگیز دارد که مربوط به سازنده نیست بلکه به تلخی خود موضوع اشاره دارد و این انیمشین نبرد بین شر و شر را حکایت میکند نه نبرد بین خیر وشر را. در حقیقت هنرمند در اثر خود داوری نمیکند بلکه واقعیت را به خوبی به تصویر میکشد و داوری را به بیننده میسپارد. در بسیاری از آثار زرین کلک میتوان ابتذال و خشونت جهانی را دید، خشونتی که اقتدارهای مهار نشده میآفرینند به علاوه وی ابتذال را در چیزی مشخص نمیبیند بلکه آن را فضایی در برگیرنده میداند و کوشش روشنفکران را در این میبیند که ابتدا ابتذال را بشناسند و دوم اینکه از آن فاصله بگیرند، سوم اینکه با آن مبارزه کنند، چهارم اینکه خودشان مبتذل نباشند و پنجم اینکه دیگران را از شر آن نجات دهند. ابتذال بینظمی است زادۀ شر.
امید روحانی در ادامه این نشست بیان کرد: ما در اینجا گرد هم آمدیم تا بزرگداشت شخصی را جشن بگیریم که نویسنده، نقاش، گرافیست، شاعر، فیلم ساز و یک فن سالار حرفهای است که پنج دهه در عرصه هنر تصویرگری و انیمیشن فعالیت داشته است.
وی خالق تاریخ متحرک و متحول تمام حوادث فرهنگی و هنری ایران است. زرین کلک در اوایل دهه چهل شمسی در انتشارات فرانکلین مشغول به فعالیت شد و در همان سالها به طراحی و تصویرگری کتابهای درسی روی آورد و به همراهی فیروز شیرانلو در نشر نگاره آغاز به کار شد که زمینه ساز ادبیات کودک و نوجوان، انیمیشن کودک، تصویرگری کتاب کودک و حتی سینمای کودک بود.
امید روحانی مهمترین بخش فعالیتهای زرینکلک را بنیانگذاری رشته انیمیشن به صورت آکادمیک در دانشگاه دانست رشتهای که ابتدا در کانون شکل گرفت و سپس در خارج از کانون ریشه دوانید.
او با اشاره به اینکه قبل از زرین کلک هنر ایران شاهد بسیاری از فعالیتهای طراحی و ساخت انیمیشن و گرافیک و تصویرگری بود افزود: اگر شروع کنندگی یک ارزش باشد، زرین کلک شروع کنندۀ هیچکدام از اینها نبود. اما ساماندهی و نظم در پروژه کتابهای درسی و آموزش هنر تصویرگری و انیمیشن سازی از تلاشهای ارزشمند اوست. وی در ایران بعد از دهۀ چهل بنایی را بنیان نهاد که همه جوانان پس از این دهه تا به امروز مدیون این بزرگوار هستند. برای اینکه انیمیشن از حالت تک فیلمی خارج شود نیازمند طراحی دقیق و پرورش نقاشان این حرفه بودیم که زرینکلک این زمینه را در دانشگاهها و بخشهای آموزشی فراهم آورد.
در پایان نورالدین زرین کلک با علاقهمندان خود سخن گفت: برای قدردانی، در اینجا دریغم آمد که از چند نام صرف نظر کنم که در راه زندگی همراه و همنفس من بودن. از دوستان و آشنایان و دانشجویانی که لحظهای هم رابطه خود را با من قطع نکردند. اساساً بدون همراهی و همکاری آنها همین آثار نیز میسر نمیشد. اکبر صادقی که صداهای فیلمهایم را بدون هیچ چشمداشتی کار کرد. پرویز کلانتری که اکنون در بستر بیماری است و برایش آرزو میکنم که هر چه زودتر بهبود پیدا کند.
در سخنرانیهای اینجا به نکاتی اشاره شد که امیدوارم شایسته اندکی از این توضیحات را داشته باشم. بسیار ممنونم، به نکاتی اشاره کردید که خود من هم از آنها غافل بودم. و این چیز تازهای نیست. بسیاری از هنرمندان خودشان آگاه نیستند که چه چیزی میآفرینند و بعد مفسرین هستند که آنها را معنا میکنند.
(منبع: ilna)
دربارۀ پدر انیمیشن ایران: نورالدین زرین کلک
نورالدین زرین کلک را به حق پدر انیمیشن ایران میشناسند. نه از آن خاطر که آورنده یا ابداعکننده هنر هشتم به سرزمین بهزاد و مینیاتور باشد. شاید انتساب این لقب بامسمى بیشتر به خاطر مویى است که او براى انیمیشن سفید کرده است و چهرهای که از شدت تحمل رنج و مشقت در این وادى پیر و پیرتر شده است. به من اگر بود نورالدین زرین کلک را پدر انیمیشن ایران مینامیدم.
زرین کلک متولد ۱۳۱۶ مشهد است و با آنکه دکتراى داروسازیاش را از دانشگاه تهران گرفته، پس از ۱۰ سال فعالیت مستمر توانست تصویرگرى کتابهای درسى و جیبى را در بلژیک بیاموزد و البته در این مدت و بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ در آکادمى سلطنتى بلژیک در این حرفه به تحصیل بپردازد و مدرک لیسانسش را در این خصوص از این آکادمى دریافت کند. او در سال ۱۳۵۳ نخستین مدرسه انیمیشن ایران را در کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان تأسیس کرد و سه سال بعد در دانشگاه فارابى ـ دانشگاه هنر امروز ـ رشته انیمیشن را راهاندازی کرد و مشغول تدریس در آنجا شد.
او در طول سالهای مستمر فعالیت در این حرفه چندین فیلم انیمیشن ساخت و ۲۰ کتاب براى کودکان نقاشى کرد و ۷ کتاب نوشت که نتیجه آن گرفتن ۴۰ جایزه از جشنوارههای مختلف داخلى و خارجى و نمایشگاه بینالمللی کتاب بود. آخرین خبرى که از زرین کلک در رسانهها منتشر شد و همه را خوشحال کرد، خبر انتخاب او به سمت «پرزیدنت» آسیفاى بینالمللی است. اهمیت این انتخاب به قول حسین ضیایى کارشناس انیمیشن وقتى بیشتر میشود که درمییابیم در جهان متبلور از اندیشه و صلح و «جنگ» بدون هیچ محدودیت و سابقه سیاسى یا جغرافیایى، انسانهایی برگزیده میشوند که نه تنها براى ملت و کشور خود محترم هستند، بلکه بهواسطه این احترام، براى جهانیان والا و گرامى میشوند.
انتخاب زرین کلک به ریاست آسیفا زمانى اهمیت بیشترى مییابد که بدانیم این تشکل که خود وابسته به یونسکو است، براى مقابله با انیمیشنهای تجارى هالیوودى برپا شده است و هدفش حمایت معنوى و اخلاقى از انیمیشن «آرت» است و همه ساله جشنوارههای متعدد هنرى را برگزار میکند. آنچنانکه هماینک در بیش از ۱۰۰ کشور جهان شعبه و وابسته دارد.
باز هم به قول حسین ضیایى، آسیفاى بینالمللی، بیشتر به سبب وابستگى به زرین کلک به انیمیشن آرت و ارتباطات تجریدى و بلافصل وى، به او اعتماد کرده و تا آنجا ترغیب شده که کسوت «پرزیدنتى» را به او اعطا کند. شاید انتخاب او به این سمت و عنوان بتواند مرهم کوچکى باشد بر زخمهای کهنه و دیرپاى هنر انیمیشن در ایران که الحق و الانصاف بهرغم تمام مهجوریت و غربتى که متحمل میشود همچنان هنرمندانه و سخت گیرانه به حیات خود ادامه میدهد. خود زرین کلک درباره هنر انیمیشن در ایران میگوید:
«در ایران، انیمیشن داراى مشکلات مزمن و حادى است. یک سلسله دلایل پشت قضیه است که براى طرح آنها باید سمینارهایى برگزار شود و ساعتها به آن پرداخت. اما در کل، نخستین مشکل این است که انیمیشن به سبب ظرفیتهای خاص خودش، زیر سایه سنگین سینماى اکران (فیلم سینمایى) تقریباً محو شده و جایى براى نفس کشیدن پیدا نمیکند. مشکل دوم این است که فیلمهای انیمیشن براى خرید مشترى ندارد و برخلاف فیلمهای سینمایى که ضابطهمندی مشخص، سانس بندى و سالن سینما دارند و همهچیزشان قطعیت پیدا کرده، بلاتکلیفاند و به جز مواردى خاص چون جشنوارهها، کتابخانهها، مجامع فرهنگى خاص، جایى براى عرضه ندارند. بنابراین در مسائل تولید هم، کسى به سرمایهگذاری در این نوع سینما تشویق نمیشود.»
او معتقد است تنها مفر علاقهمندان براى ارائه و عرضه آثارشان تلویزیون و صداوسیماست که آن هم یک سیستم دولتى است و آنجا هم با نگاه و ذائقه خاصى به پخش اینگونه آثار هنرى میپردازد و این تنها مشترى هم مشترى بیقیدوشرطی نیست و به عبارتى مشترى بدون رقیب است و علل رکود تولید انیمیشن بهاینترتیب در یک نگاه کلى اینگونه قابل تبیین است.
وقتى از زرین کلک درباره سطح معیار تولید انیمیشن در ایران از نظر کیفى سؤال میشود پاسخى شنیدنى میدهد و میگوید: «اگر بخواهیم دراینباره به بررسى کیفى بپردازیم و پتانسیل انیمیشن در ایران را مورد کنکاش قرار بدهیم باید بگویم که بنده وضعیت انیمیشن را در چند کشور اروپایى و آمریکایى دیدهام و از نزدیک با آنها آشنا هستم، در اینباره میتوانم بگویم که ما از پتانسیل خوبى براى انیمیشن برخورداریم و استعدادهاى لازم یا حداقل استعدادهاى قابل پرورش در ایران براى این کار وجود دارد، حتى از برخى از کشورها هم از بابت آموزش این رشته آمادهتریم. قطعنظر از اینکه دانشکدههای ما کیفیت آموزشیشان در چه سطحى است، حداقل میتوان گفت که ما رسماً داراى دو دانشکده در سطح کارشناسى ارشد، یک دانشکده در سطح کارشناسى هستیم و از قرارى که من شنیدهام تعدادى هم با بورسیه براى دریافت دکترا به اروپا اعزام شده و میشوند و حتى در خود ایران هم زمزمه کلاسهای دکترا براى انیمیشن شنیده میشود و این خبرها خبر بسیار خوبیست.»
دکتر زرین کلک قبول ندارد که جزو نسل اول انیماتورهاى ایرانى است و معتقد است که نخستین قدمها را براى انیمیشن در ایران کسانى چون «نصرتالله کریمى»، «اسفندیار احمدیه» و «جعفر تجارت چى» برداشتهاند.
بااینحال به این نکته معترف است که «از نظر معنوى، بنده تفکر انیمیشن اروپایى را به ایران آوردم. این تفکر نوعى انیمیشن فرهنگى و روشنفکرانه بود که پایگاه و جایگاه اصلى آن در اروپاى آن زمان و در رقابت با تفکر تجارى انیمیشن آمریکایى بود.»
شاید منظور اصلى زرین کلک از انیمیشن اروپایى همان هنر جادویى انیمیشن اروپایى شرقى است. براى همین هم هست که دلبستگى خود را به آن انیمیشن منکر نمیشود. دراینباره میگوید: اروپاى شرقى که بعد از جنگ جهانى دوم در حصار کمونیسم به سر میبرد، به دلایل سیاسى صاحب یک نوع خلقیات اجتماعى شده بود که آثارش در نمودهاى فرهنگى آن مانند ادبیات، سینما، تئاتر و سایر هنرها بروز میکرد. انیمیشن یکى از بهترین وسایل و ابزارهاى این جلوه گرى هنرى و سیاسى بوده چرا که به دلیل محدودیت آزادى بیان و فشارهاى دولتى، هنرمندان از بیان دردهاى اجتماعى محروم بودند و در جهت دستیابى به ابزارهاى بیانى غیرقابلکنترل بودند تا با آن بتوانند به یک نوع بیان برسند و از تعرض دولتهاشان در امان باشند. یکى از بهترین این زبانها زبان انیمیشن بود. بنابراین ما در این دوران چهلساله شاهد روییدن نوعى از سینماى انیمیشن در بلوک شرق هستیم که زیر پوسته ظاهرى، به بیان مطالب عمیقتری میپردازد و بیشتر به اومانیسم (انسانگرایی) توجه دارد.
وقتى قرار است درباره آینده هنر انیمیشن در ایران صحبت شود مزاج زرین کلک کمى تلخ میشود و این شاید ناشى از نگاه واقع بینانه اى است که او نسبت به مسائل پیرامونى این هنر در ایران دارد. او واقعیت انیمیشن را در ایران چندان خوب نمیداند و میگوید: باید اعتراف کنیم که ایران در این بازار جهانى، بینصیب مانده است. هرچند از لوازم و ابزار کافى برخوردار بوده است که مهمترین آن نیروى کار ارزان در ایران است یعنى همان چیزی که کلید پیشرفت و پیش افتادن آسیاى دور تلقى میشود.»
او معتقد است اگر ما، با ارائه روشهای دوستانه، به جایگاه خود در خانواده جهانى بازگردیم و اعتماد ازدسترفته را بازیابیم، میتوانیم در بازار مکاره تولید و عرضه و فروش و سود فیلمهای انیمیشن مصرفى سهیم بشویم. بدون اینکه از ارزشهای انسانى و والاى فرهنگ غنى و ایرانى خود دست بشوییم.
آیا میتوان به صنعتیتر شدن هنر انیمیشن در ایران امیدوار بود؟ آیا هنرى بودن با صنعتى و تجارى بودن انیمیشن منافات پیدا میکند؟ زرین کلک دراینباره حرفهای شنیدنى دارد. او معتقد است که هر شاخه هنرى باید راه صنعتى شدن خود را هم پیدا کند و این یک قاعده عمومى است و انیمیشن هم در ایران از این قاعده مستثنى نیست.
«هنر در ذات خود بایستى ناب و خالص باشد. و فقط در خدمت بیان مقاصد هنرمند به کار رود. مقاصدى که معمولاً با زبان هنرى دیگرى قابلانتقال نیست. اما این مطلب راه را براى صنعتى شدن یا عمومى شدن هنر نمیبندد. برعکس بایستى گفت که اینها هر دو سرچشمه واحدى دارند و تنها مسیرهای متفاوتى را طى میکنند. مثل آبى که از چشمه جدا میشود. میتواند به دریا بپیوندد و یا میتواند به کشتزارى برسد و صرف رویاندن گیاهان و درختان بشود.»
از نظر او این مورد آخرى را میتوان به صنعتى شدن هنر تشبیه کرد. دراینباره میگوید:
«گاه فیلم در ذات هنرى خودش باقیمانده و گاه هم بلافاصله مورد تأیید سرمایهگذاران قرار گرفته و تبدیل به یک جریان تولیدى تجارى شده و مصارف و مخاطبان خود را داشته است.»
از نظر او تولیدات صنعتى که براى مصارف عمومى عرضه میشود، همواره با این خطر مواجه هستند که ناخالصى آنها زیاد باشد و یا به عبارت دیگر میزان خلوصشان کمتر شود. «خطر این هست که فیلمى با نیت تجارى و خالى از هنر ساخته، تولید و توزیع شود و به دست مخاطبان هم برسد. اما نهتنها مفید نباشد که مضر هم باشد.»
حرفهای زرین کلک درباره دوران تاریخى انیمیشن و ارتباط آن با دولت حرفهایی پرمغز است. او معتقد است هنر و صنعت انیمیشن در ایران از ابتدا دچار کمخونی بوده است. «حتى در دوران قبل از انقلاب در این بخش و تعامل آن با دولت و حکومت مسأله داشتیم.
هر چند در ابتدا کسانى در این وزارتخانه (فرهنگ و هنر) مثل اسفندیار احمدیه، جعفر تجارت چى، نصرت کریمى، نفیسه ریاحى و …
در واقع سنگ بناى انیمیشن را گذاشتند، اما در ادامه از وجود این افراد استفاده لازم و کافى شد. بهطوریکه آقاى نصرت کریمى که درس انیمیشن را در چکاسلواکی خوانده بود، بعدها بهطرف سینماى زنده تمایل پیدا کرد و در کارگردانى و بازیگرى فعالیت کرد و در آن توفیقات بیشترى هم کسب کرد.»
او معتقد است در دوران پیش از انقلاب انیمیشن ایران بیمار بود و تشکیلات آن براى ایجاد شغلى براى آقاى پهلبد ساخته شده بود و چندان به این حرفه توجهى نمیشد و انیمیشن اگرچه در وزارت فرهنگ و هنر زاده شده اما ناقصالخلقه ماند و دوران رشد خود را طى نکرد.
« بعدها کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان وظیفه حضانت از این نوزاد را بر عهده گرفت و به دلیل جوان و تازهنفس بودن و داشتن مغزهای سازمانده و رشد یافتهاش توانست بهسرعت کمبودهاى وزارت فرهنگ و هنر آن موقع را جبران کند.»
بههرحال انیمیشن ایران مدیون زرین کلکها است. کسانى که با دست خالى و صرفاً براى عشق و علاقه خود بدون هیچ ادعایى زحمت کشیدند و بهپای بالندگیاش مو سفیدکردند و خونجگر خوردند و با انواع بیمهریها و کمبودهاى آن ساختند. در این میان آنچه نباید فراموش شود این نکته است که در تاریخ نگارى هنرى این مرزوبوم اتفاقاتى همچون «راهاندازی دوربینهای تک فریم تصویرگرى کتاب کودک در کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، تأسیس آسیفاى ایران و طراحى دانشکدههای انیمیشن با نام زرین کلک همآمیزی اجتنابناپذیر دارد.»
[-این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشننامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد 1290 تا 1330 خورشیدی میپرداخت. بخشی از این پروژه سال 1383در قالب کتاب منتشر شده است.]
(منبع: انسانشناسی و فرهنگ)
مطالب بیشتر
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 هفته پیش
«گوشماهی» با صدای آیلا کریمیان
-
معرفی کتاب2 هفته پیش
«خداحافظ آنا گاوالدا»: از جادۀ ادبیات به سوی تابناکترین گلها…
-
کارگردانان ایران4 هفته پیش
«شمس پرنده» شاهکار پری صابری
-
مصاحبههای مؤثر4 هفته پیش
محمدعلی بهمنی و روح نیماییاش…
-
تحلیل نقاشی4 هفته پیش
رمانی دربارۀ «دختری با گوشوارۀ مروارید»
-
موسیقی کلاسیک4 هفته پیش
Canon in D شاهکار یوهان پاخلبل
-
معرفی کتاب3 هفته پیش
نگاهی به مجموعۀ «تاریخ و ادبیات» نوشتۀ محمد دهقانی
-
مهدی اخوان ثالث2 هفته پیش
پادشاه فصلها، پاییز…