یادداشت
هیچ مسابقهای در کار نیست…

هیچ مسابقهای در کار نیست…
روزی که آموختیم
نه بالاتر از دیگرانیم نه پایینتر
و هیچ مسابقهای در کار نیست
بلکه فقط قدمزدنی صمیمانه کنار همدیگر است و تجربه
روزی که پذیرفتیم رنجها
چیزی نیست جز شکل دیگری از شادی
و نسبت به دیگران احساس شفقت و مسئولیت کردیم
هیچ جای نگرانی نمیماند
زیرا ما
زندگی را به تمامی زیستهایم.
مطالب بیشتر
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر
-
دربارۀ شعر و شاعری1 ماه پیش
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
نویسندگان جهان2 ماه پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا