موسیقی بی کلام
راز عشق اثر سحرآمیزِ نیکوس هاتزوپولوس

راز عشق اثر سحرآمیزِ نیکوس هاتزوپولوس
در حضورِ باد
کلماتم را
در جوی سحر میشویم
لحظههایم را
در روشنیِ بارانها
تا برای تو شعری بسرایم روشن
تا که بیدغدغه
بیابهام
سخنانم را
در حضورِ باد
_این سالک دشت و هامون_
با تو بیپرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز جنون.
ص195
درین شبها
درین شبها،
که گل از برگ، و برگ از باد و باد از ابر میترسد
درین شبها،
که هر آیینه با تصویر بیگانهست
و پنهان میکند هر چشمهای
سرّ و سرودش را
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که میخوانی.
تویی تنها که میخوانی
رثایِ قتل عام و خونِ پامال تبار آن شهیدان را
تویی تنها که میفهمی
زبان و رمزِ آوازِ چگورِ ناامیدان را.
بر آن شاخِ بلند،
ای نغمه سازِ باغِ بیبرگی!
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک در جوانههای خُرد باغ
در خواباند
بمان تا دشتهای روشنِ آیینهها
گلهای جوباران
تمام نفرت و نفرینِ این ایّام غارت را
ز آواز تو دریابند.
تو غمگینتر سرودِ حسرت و چاووش این ایّام.
تو، بارانیترین ابری
که میگرید،
به باغ مزدک و زرتُشت.
تو، عصیانیترین خشمی، که میجوشد،
ز جام و ساغر خیام.
درین شبها،
که گل از برگ و
برگ از باد و
ابر از خویش میترسد،
و پنهان میکند هر چشمهای
سرّ و سرودش را،
درین آفاق ظلمانی
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها که میخوانی.
صص225_223
منبع
آیینهای برای صداها
محمدرضا شفیعی کدکنی
نشر سخن
مطالب بیشتر
- آنگاه که به عشق شیفته شویم
- چند سروده از شفیعی کدکنی
- نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
- سمفونی ششم موتسارت
- چند لحظه سکوت به احترام باخ
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 ماه پیش
نظر محمدمنصور هاشمی دربارۀ رمان «خداحافظ آنا گاوالدا» نوشتۀ آیدا گلنسایی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 هفته پیش
دیو جغرافی و دستهای دکتر زملوایس نوشتۀ نغمه ثمینی: جدال حافظه با فراموشی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس2 هفته پیش
بزرگ بود و از اهالی امروز بود…
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نیکوس کازانتزاکیس، آن رهیده از پیله…
-
مستند4 هفته پیش
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است…
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 هفته پیش
خداحافظ آقای ابراهیم گلستان…
-
تحلیل نقاشی1 ماه پیش
درنگی در آثار پل سزان، پدر هنر مدرن
-
حال خوب1 ماه پیش
تو خوبی و این همه اعترافهاست…