تحلیل نقاشی
Saturn Devouring His Son

این اثر«ساترن فرزندش را میبلعد» متعلق به «پتر پل روبنس»(peter paul rubense) نقاش آلمانی سبک باروک فلمانی در قرن هفدهم میلادی است. در این اثر فارغ از پیشینهی اساطیری آن که به تصویر خدایی که فرزندش را میبلعد به سراغ روایتهای دیگر این تصویر میرویم.
در برداشت اول مردی پیر و نیمه برهنه دارد سینهی فرزندی را گاز میگیرد تا او را ببلعد، در دست راست او یک چوبدستی قرار دارد و در دست چپ نوزادی را در برگرفته و دارد میبلعد.
چوبدست نشانی از رهبری و هدایت و فرمانروایی است.
میتوان در خوانشی سیاسی اظهار داشت حکومت و قتل عام و بلعیدن یکدیگر و حتا از بین بردن نزدیکترین افراد خود توأمان و همزاد یکدیگرند. یعنی برتری و قدرت با کشتن و نابودی میسر است.
زیرا در این تصویر با توجه به نورهای بالای سر این خدای اساطیری او صاحب مسند پیر و باتجربهایست که دارد همنوع ضعیف خود را میبلعد.
در برداشت دوم میتوان با خوانشی روانکاوانه مرد پیر را نمادی از انسانِ بالغ دانست. انسانی که از ناخودآگاه و کودک درون خود نه تنها فاصله گرفته که دارد او را میکشد و از بین میبرد.
او وجودی است که تحت تسلط خود و فراخود قرارگرفته و آگاهی و ایدئولوژی برای وی تعیین تکلیف میکنند و در دستش نیز چوبی وجود دارد که میتواند نمادی از سرکوب باشد.
او دارد کودکیها و نبوغ و خلاقیت خود را سرکوب میکند و خیانت درونیاش را به خودش با بلعیدن کودک درون و حذف او نشان میدهد. درواقع این نقاشی میتواند توصیف آنانی باشد که فقط سنشان بالا میرود اما بزرگ و بالغ نمیشوند.
در برداشت سوم میتوان گفت این نقاشی به نحوی تمسخر مسئلهی آفرینش است. پدری که میآفریند و در دست او چوبدستی هدایت است همان است که اولاد خود را میبلعد. این نقاشی نگاه یأس انسان را در تفکر به آفریدگار و دلهرهای هستیشناسانه وی را نسبت به سرنوشت مخوف خود نشان میدهد.
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نامهات رسید، دختر!
-
شعر جهان3 هفته پیش
شعری از پابلو نرودا برای «معصومه کریمی»
-
تحلیل داستان و نمایشنامه4 هفته پیش
نگاهی به رمان «بچهآهو» اثر ماگدا سابو
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
ما هیچ، ما نگاه…
-
موسیقی بی کلام2 هفته پیش
«نازنینِ ناتمام» اثر مزدافر مؤمنی
-
تحلیل نقاشی4 هفته پیش
نگاهی به چند نقاشی پل سزان
-
به وقتِ شنیدنِ شعر1 ماه پیش
«ارغوان» شعر و صدا: هوشنگ ابتهاج
-
معرفی کتاب3 هفته پیش
نگاهی به رمان «ارزانخورها» نوشتۀ توماس برنهارد