موسیقی کلاسیک
قطعۀ چنین گفت زرتشت از ریچارد اشتراوس
قطعۀ چنین گفت زرتشت از ریچارد اشتراوس
چنین گفت زرتشت نام کتابی فلسفی و شاعرانه است که فریدریش نیچه فیلسوف و شاعر آلمانی آن را نگاشته است. شخصیت اصلی این کتاب فلسفی شخصی به نام “زرتشت” است که نامش از زرتشت پیامبر گرفته شده است.
نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته است. این کتاب که مهمترین اثر نیچه می باشد مستقیماً الهام بخش ریچارد اشتراوس، موسیقی دان آلمانی، گردید که در 1896 “پوئم سمفونیک”ی به نام چنین گفت زرتشت خلق نماید.
(منبع: dalfak)
آشنایی با ریچارد اشتراوس
تعدادی از کارهای اولیه اشتراوس برای ساز سولو یا ارکستر مجلسی نوشته شده است. این قطعات برای پیانو، ویلنسل و ویلن بود که اکثر آنها از بین رفته.
اشتراوس همزمان با پایان قرن نوزدهم به نوشتن اپرا گرایش پیدا کرد و چند اپرا نوشت، ولی تا سال ۱۹۰۵ که «سالومه» را نوشت، به عنوان آهنگساز مطرح اپرا شناختهشده نبود.«سالومه» اپرایی مدرن بر اساس نمایشنامهای به همین نام نوشته اسکار وایلد بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. همینطور موسیقیدانهایی که معاصر اشتراوس بودند، همه این کار را تحسین کردند. موریس راول آن را «شگفتانگیز» و گوستاو مالر این اثر را «آتشفشان زنده» خواند.
«دگردیسی» یکی از تراژیکترین آثار اشتراوس است که در سیاهترین روزهای جنگ نوشته شده و مرثیهای است برای نابودی فرهنگ آلمان و اصابت بمب به همه سالنهای اپرای این سرزمین.اشتراوس مینویسد: «وحشتناکترین دوران تاریخ بشر به پایان رسید. ۱۲ سال سلطه حیوانیت، غفلت و مبارزه با فرهنگ به دست بزرگترین جنایتکاران که ۲۰۰۰ سال پیشرفت فرهنگ آلمان را نابود کردند.»
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
درمان پوچی به سبکِ ژان پل سارتر
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به رمان «هیچ دوستی بهجز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 روز پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
مولوی خوانی1 ماه پیش
«در هوایت بیقرارم روز و شب» با صدای شهرام ناظری
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
«زیباییِ وصلۀ ناجور بودن»: لیدیا یوکناویچ
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 هفته پیش
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!
-
تحسین برانگیزها7 روز پیش
«رازهای سطح» مستندی دربارۀ مریم میرزاخانی