خورشیدم تو را چه به نشخوار خاموشی؟ تو که خواهر آبشارهای بیشماری بودی طبیعی است که مرا نمیشناسی چه نسبتی میتوان داشت با شکوفههای توت و...
سطرهایی از ژنتیک سرودهی آیداگلنسایی مطالب بیشتر شعر اخراج سرودهی آیدا گلنسایی تمساح کوچک (شعری برای روسپیان) دختری با گوشوارهی مروارید
نام این اثر «واقعی» کاری از «ژیلی میخوائیلوویچ کورزف» است. این اثر در تاریکی اتفاق افتاده. فضای نقاشی از روبرو تاریک و تنها برای نشان...
این اثر« پایداری حافظه» یا«ساعتهای نرم» اثر «سالوادور دالی» است. در این تصویر سه ساعت جیبی را مشاهده میکنیم که حالت سختی یک جسم را...
شعری از مجموعۀ کافهکاتارسیس
از شعرِ «ستارههای ساختگی» کجایید احساسات ممنوع نجات دهنده قفلهای مقتدری که بیپروایی هیچ کلیدی از شکوه بکارتتان پرده برنمیداشت؟ دربارۀ آیدا گلنسایی آیدا گلنسایی...
ناگهان سرودۀ آیدا گلنسایی به الف. بهمنی… از نیمهی ممنوع آینهها آمدی و متحد شدی با تصویرم دستانم را گرفتی تا یأسهایم یائسه شوند هربار...