«یک بازی تازه» شعری از مجموعۀ «سماع در سنگستان» یک بازی تازه نه اینکه بلد نبود سیلاب گلآلود را یا فکرش قد نمیداد به باتلاق سیاست...
بریدههایی...
انتشار مجموعه شعر «سماع در سنگستان» سرودۀ آیدا گلنسایی آیدا گلنسایی: مارگوت بیکل در «چیدن سپیدهدم» میگوید: «میلاد یکی کودک شکفتن گلی را ماند چیزی نادر...
«پسرم»؛ مادرانهای از آیدا گلنسایی پسرم [1] رصد کردنِ صدای کفشی آشنا وُ گرفتنِ رد گام عطرها عبث بود در این ناامنی الفاظ که اعتماد...
برای ناییریکا؛ شعر و صدا: آیدا گلنسایی برای نائیریکا همین موسیقی که مرا میبرد تا گُلهای اثیری همین پیرهن سبزِ یشم که عجیب به تو میآید...
اخترک ارکیدهها شعر و صدا آیدا گلنسایی