جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ! آیدا گلنسایی: «جشن بیمعنایی»[1]نام رمان کوچکی است که در آن میلان کوندرا به آرزوی دیرینۀ خود...
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو فریدا نخستین دیدار با همسر آیندهاش را اینگونه به یاد میآورد: آشنایی ما زمانی...
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر! آیدا گلنسایی: رمان دشمن عزیز نوشتۀ جین وبستر ادامۀ رمانِ جودی آبوت است. در این اثر...
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا آیدا گلنسایی: مامانی پیرزنی حدوداً صدساله است که از دیرباز با دخترخاله (مادر بزرگ کارمن) و...
رمانی نامهنگارانه دربارۀ همسر اول دیهگو ریورا، نقاش مکزیکی آیدا گلنسایی: النا پونیاتوسکا، روزنامهنگار و نویسندۀ مکزیکی_فرانسوی، تحت تأثیر کتابِ «زندگی شگفتانگیز دیهگو ریورا» اثر برترام...
نگاهی به رمان معجزههای خواربارفروشی نامیا نوشتۀ کیگو هیگاشینو چندهفتۀ پیش بود که در کتابفروشی دنج و زیبایی چشمم به این کتاب افتاد. نام گیرا و...
دیدار گوستاو فلوبر، مارینا تسوهتایوا و اُلگا توکارچوک در جهنم! آیدا گلنسایی: گوستاو فلوبر در نامهای[1] مینویسد: «اصلاً کنجکاو نیستم که بدانم اخبار چه میگوید؛...
بازگشت دوبارۀ «مارینا ایوانونا تسوهتایوا» از گور دستهجمعی آیدا گلنسایی: مطالعه کردن من هیچ طرح قبلی و برنامهای ندارد. «به دلم میافتد» کتابی را بردارم و...
دل باختن دوباره به شعر، با کتاب «شب آخر با سیلویا پلات» / (بخش اول) آیدا گلنسایی: شب آخر با سیلویا پلات عنوان مجموعه مقالاتی است...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران و نویسندگان عصرِ ما، جهان را چگونه میبینند؟ عصارۀ تفکراتشان چیست...
نگاهی به کتاب طوطی فلوبر نوشتۀ جولین بارنز این کتابها کفر آدمها را در میآورند. آدم متشخص آسودهخاطر و حاضریپسندی که کتابی را خریده و میخواهد...
نگاهی به رمانِ «هیچ دوستی به جز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی آیدا گلنسایی: «هیچ دوستی به جز کوهستان» روایت دردآلود و دلهرهآور خودتبعیدیِ انسانهایی ست که...