و تمام شهوت تند زمین هستم که تمام آبها را میکشد در خویش تا تمام دشتها را بارور سازد…
در خیابانهای سرد شب من پشیمان نیستم من به این تسلیم میاندیشم من صلیب سرنوشتم را بر فراز تپههای قتلگاه خویش بوسیدم در خیابانهای سرد شب...