1) از اولین ظرف نشُسته آغاز میشود از تجمع زبالهها بیرون از سطل از لحظهای که خاک به نرمیِ اندوه بر اندام اشیا مینشیند و...
تطهیر تطهیر دلم میخواهد از چشمهای همه به دستهایم برگردم و چیزی برای همه بنویسم امروز که فهمیدهام برادر کوچک زمینم چشمهایم دیگر مطمئن به همه...
قسمتهایی از سرودهی بلند «بصیرت سایهها» و من دلم تاریک بود به جستجوی نور کتاب میخواندم دلم تاریکتر شد به سراغ سخنوران رفتم در میان...
سه شعر از «شهرام شیدایی» 1) بیآنکه بدانی حرف زدهای بیآنکه بدانی زنده بودهای بیآنکه بدانی مُردهای. ساعت را بپرس کمکت میکند از هوا حرف بزن...