بریدههایی از کتاب «غروب بتها» نوشتۀ فریدریش نیچه کلیسا هرگز نمیپرسد یک هوس را چگونه میتوان روحانی و زیبا و خدایی کرد؟ انضباط بخشیدنش همیشه ریشهکن...
بریدههایی از کتاب «شرارهها» نوشتۀ مارگریت یورسنار بین ما چیزی است بهتر از عشق: همدستی. وقتی نیستی، چهرهات چنان میگسترد که عالم را میآکنَد. سیلانی...
بریدههایی از کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» نوشتۀ دیوید تیسی یونگ نخستین ضدروانپزشک بود که باور داشت بیمار واقعی، فرد دردمند نیست، بلکه تمدن غربی است که...
دیدار آیزایا برلین با بوریس پاسترناک و صحبتهایی دربارۀ نوابغ و مایا کوفسکی آیزایا برلین: زمانی کسی گفته بود که هستند شاعرانی که وقتی شعر میسرایند...
جملههای طلایی بختیار علی (نویسنده و متفکر کُرد) عدالت این نیست که دشمنت را بکشی، عدالت این است که دشمنت با شنیدن موسیقی تو به گریه...
سطرهایی شاعرانه از رمانِ «شهر موسیقیدانهای سپید» نوشتۀ بختیار علی بگذارید آفتاب به روح شما نفوذ کند و باران درونتان را خیس کند. مشکل بزرگ جسم...
بریدههایی از رمانِ آخرین انار دنیا نوشتۀ بختیار علی روزی خواهد رسید که زبان تمام درختان را آموختهایم و زندگیمان را فدای اندیشیدن به گلها میکنیم....
بریدههایی از رمان عالیجناب کیشوت «من میخواهم که باور داشته باشم، و میخواهم دیگران هم باور کنند.» «چرا؟» «برای شادی و خوشبختیِ خود آنها.» «برای این...
بخشهایی از رمان هویت نوشتۀ میلان کوندرا با خود فکر کرد که آنچه آزارش داده تأثیر خواب در خنثا کردن زمان حال بوده است. زیرا او...