هر 3 روز یک کتاب
بریدهای از کتاب «کابوسهای بیروت» نوشتۀ غاده سمّان

بریدهای از کتاب «کابوسهای بیروت» نوشتۀ غاده سمان
انقلاب قربانی لازم دارد و مهمات… اما آیا ضرورتی دارد که اینگونه بمیرم، افتاده در گوشهای، هراسزده، با قامتی خمیده زیر بار بلاتکلیفی؟ اگر همین حالا بمیرم، فقط یک کشته هستم نه شهید!… مهم آن است که در مرگ من چیزی باشد که جهان را انسانیتر کند. در این لحظه، مرگ من فقط گند بیشتری در خیابانهاست! فقط همین. اگر بمیرم مثل گوسفند مردهام نه انسان. مردنِ بیهوده انسان را به قربانیای احمق تبدیل میکند و نه هیچچیزی بیشتر. من و چنین مرگی؟ انتخاب مرگ، به خودی خود، هیچ خدمتی به کسی نیست، فرار است. صرفاً نشان دادن ضعف در برابر «افکار عمومی» است که معمولاً مقتول را ــ هرکه میخواهد باشد ــ بزرگ میشمرد و رشادت را در مرگ، صِرف مرگ، میبیند و مبارزه با خشونت احمقانه را عیب میشمرد!… اما هر مرگی که قهرمانانه نیست.. مهم آن است که مرگ انسان معنادار باشد و مهمتر اینکه آن مرگ پایان زندگیای معنادار باشد. انسانی که مثل هر گوسفندی تصادفی میمیرد یا قاتل میشود یا مقتول نه شهید.
بریدهای از کتاب «کابوسهای بیروت» نوشتۀ غاده سمان
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 روز پیش
استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟
-
نوبلخوانی2 ماه پیش
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر
-
دربارۀ شعر و شاعری2 ماه پیش
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»