سایر
آیا ما همچنان به جوایز ادبی نیاز داریم؟
آیا ما همچنان به جوایز ادبی نیاز داریم؟
به نقل از ملویلهاوس بوکز :
پرداختن به این موضوع در چندصد کلمه ممکن است کار دشواری باشد اما اصل موضوع این است: آیا ما همچنان به جوایز نیاز داریم؟ آیا آنها را میخواهیم؟ زیرا با توجه به مسیری که در حال حاضر در آن قرار داریم به نظر میرسد خیلی هم به آنها نیاز نداریم.
سال گذشته جایزه اِوریمن بالینگر وودهاوس، تنها جایزه ادبی برای داستان طنز در بریتانیا، اعلام کرد که نتوانسته رمانی که به اندازه کافی خندهدار باشد به عنوان برنده سال ۲۰۱۸ انتخاب کند. سپس در ماه اکتبر مشخص شد که جایزه بوکر امسال بهطور مشترک به «دختر، زن، دیگری» برناردین اواریستو و «وصیتها»ی مارگارت آتوود رسیده است. بیبیسی از آن زمان به خاطر اعلام نام برندگان تحت عنوان مارگارت آتوود و «یک نویسنده دیگر» مورد انتقادهای فراوان قرار گرفته که متعاقباً عذرخواهی هم کرد.
جدای از حوزه کتاب، این هفته اعلام شد که جایزه ترنر که به هنرمندان تجسمی بریتانیا تعلق میگیرد بین هر چهار هنرمند نامزد تقسیم خواهد شد. آنها در بیانیه مشترک خود نوشتند:
«اعطای جایزه به یک برنده تلاشهای هنری فردی ما برای نشان دادن یک دنیای در هم تنیده را تضعیف میکند. مسائلی که هر کدام از ما با آنها سر و کار داریم به همان اندازه که آشوبهای اقلیمی از نظام سرمایهداری جداییناپذیر است، جداییناپذیرند.»
این ایدهی عللِ مرتبط جالب است و نامزدها به درستی ادعا میکنند که مفهوم تشویق و تبلیغ یک اثر و برتری بخشیدن به آن ذاتا متعارض است. و اشتباه متوجه نشوید:
هنوز جایگاهی برای جوایزی که آثار خلاقانه و درخشان را برجسته میکنند وجود دارد که ممکن است در صورتی که برنده جایزه نمیشدند، مهجور میماندند.
با این حال با وجود هیئت داورانی که این روزها میلی به انتخاب یک برنده مسلّم ندارند، شاید زمان آن رسیده که به قالب کلی نگاه دوبارهای بیاندازیم:
آیا ممکن است نامزد نشدن به تنهایی کافی باشد؟ با پروراندن سودای شناخته شدن به جای پیروزی؟ یا صنعت نشر چنان متکی به برندگان جایزه شده که تضعیف اجتنابناپذیر فروش شبیه به فاجعه خواهد بود؟
پاسخ دادن به این سوالات دشوار است، اما در این بین به نظر میرسد که باید منتظر داستانهای بیشتری از این دست باشیم.
منبع ایبنا
آیا ما همچنان به جوایز ادبی نیاز داریم؟
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی2 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»