با فلسفه
توان انتقاد

توان انتقاد
امروزه همه میدانند که تحمل انتقاد نشانهی بارز فرهنگ است.
حتی بعضیها میدانند که مردان برجسته
خواهان و تحریک کنندهی این انتقاد هستند
زیرا این انتقاد به آنها نشان میدهد که بیعدالتی آنها درکجاست
و اگر این نشانه وجود نداشته باشد آنها از بیعدالتی خود مطلع نمیشوند.
اما توان انتقاد کردن و حفظ وجدان صادق در مخالفت با آنچه همیشگی،
سنتی و مقدس است هنری والاتر از تحمل و تحریک انتقاد است
و این هنر در فرهنگ ما حقیقتا بزرگ، نو و شگفتآور است.
این هنر گام نهایی در آزاداندیشی است،
اما این موضوع را چه کسی میداند؟
منبع
حکمت شادان
فریدریش نیچه
مترجمان
جمال آل احمد
سعید کامران
حامد فولادوند
نشر جامی
چاپ هفتم
ص 265
مطالب مرتبط:
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر
-
دربارۀ شعر و شاعری1 ماه پیش
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
نویسندگان جهان2 ماه پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا