شعر کلاسیک
چند رباعی از خیام نیشابوری

چند رباعی از خیام نیشابوری
1)
آن لعل در آبگینه ساده بیار و آن محرم و مونس هر آزاده بیار
چون میدانی که مدت عالم خاک باد است که زود بگذرد باده بیار
2)
ز بودنی ایدوست چه داری تیمار وز فکرت بیهوده دل و جان افکار
خرم بزی و جهان بشادی گذران تدبیر نه با تو کردهاند اول کار
3)
افلاک که جز غم نفزایند دگر ننهند بجا تا نربایند دگر
ناآمدگان اگر بدانند که ما از دهر چه میکشیم نایند دگر
4)
ای دل غم این جهان فرسوده مخور بیهوده نئی غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید خوش باش غم بوده و نابوده مخور
5)
ایدل همه اسباب جهان خواسته گیر باغ طربت به سبزه آراسته گیر
و آنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم بنشسته و بامداد برخاسته گیر
6)
این اهل قبور خاک گشتند و غبار هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار
آه این چه شراب است که تا روز شمار بیخود شده و بیخبرند از همه کار
چند رباعی از خیام نیشابوری
7)
خشت سر خم ز ملکت جم خوشتر بوی قدح از غذای مریم خوشتر
آه سحری ز سینه خماری از ناله بوسعید و ادهم خوشتر
8)
در دایره سپهر ناپیدا غور جامیست که جمله را چشانند بدور
نوبت چو به دور تو رسد آه مکن می نوش به خوشدلی که دور است نه جور
9)
دی کوزهگری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار
و آن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار
10)
ز آن می که حیات جاودانیست بخور سرمایه لذت جوانی است بخور
سوزنده چو آتش است لیکن غم را سازنده چو آب زندگانی است بخور
11)
گر باده خوری تو با خردمندان خور یا با صنمی لاله رخی خندان خور
بسیار مخور و رد مکن فاش مساز اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور
12)
وقت سحر است خیز ای طرفه پسر پر بادهٔ لعل کن بلورین ساغر
کاین یکدم عاریت در این کنج فنا بسیار بجویی و نیابی دیگر
13)
از جمله رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
14)
ای پیر خردمند پگهتر برخیز و آن کودک خاکبیز را بنگر تیز
پندش ده گو که نرم نرمک میبیز مغز سر کیقباد و چشم پرویز
15)
قت سحر است خیز ای مایه ناز نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
کانها که بجایند نپایند بسی و آنها که شدند کس نمیاید باز
(منبع: ganjoor)
مطالب مرتبط
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 ماه پیش
نظر محمدمنصور هاشمی دربارۀ رمان «خداحافظ آنا گاوالدا» نوشتۀ آیدا گلنسایی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 هفته پیش
دیو جغرافی و دستهای دکتر زملوایس نوشتۀ نغمه ثمینی: جدال حافظه با فراموشی
-
اختصاصی کافه کاتارسیس2 هفته پیش
بزرگ بود و از اهالی امروز بود…
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نیکوس کازانتزاکیس، آن رهیده از پیله…
-
مستند1 ماه پیش
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است…
-
اختصاصی کافه کاتارسیس1 ماه پیش
خداحافظ آقای ابراهیم گلستان…
-
حال خوب1 ماه پیش
تو خوبی و این همه اعترافهاست…
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند…