با ما همراه باشید

موسیقی سنتی

چهره به چهره با هنرنمایی استاد شجریان

position: relative; } .video_embed_frame iframe { position: absolute; top: 0; left: 0; width: 100%; height: 100%; }

چهره به چهره با هنرنمایی استاد شجریان

( در دستگاه نوا)

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو

شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو

از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‌ام

خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو

می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام

دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو

دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت

غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو

ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل

طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو

مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان

رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو

در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را

صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

منبع: fa.wikipedia

 

دربارۀ طاهره قره‌العین

یشتر اشعار طاهره قرهالعین از بین رفته‌است اما از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی‌مانده‌است. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشان می‌دهد. بعلاوه هزلی در مورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه است. به دلیل کشتار عمومی بابی‌ها، بسیاری از اسناد مکتوب بابی‌ها از میان رفته‌اند. به همین دلیل اشعاری که از طاهره باقی‌مانده‌است، بیشتر به صورت سینه به سینه و از حفظ نقل شده‌اند. مجموع اشعار باقی‌مانده از طاهره به کمتر از ۶۰ شعر کوتاه و متوسط می‌رسد.

به گفته سوزان استایلز، منابع دانشورانه مسلمان، ثابت کرده‌اند که بعضی از اشعاری که زمانی به وی منسوب بوده‌اند، در واقع اثر شعرای قدیمی‌تر مانند محمدباقر صحبت‌لاری هستند. منبع دانشورانه مزبور «حسام‌الدین نقبایی» (کتاب طاهره) بوده و دو غزل معروف منسوب به طاهره، یکی به محمدباقر صحبت لاری و دیگری به طاهره اصفهانی منتسب شده‌اند؛ ولی فرانکلین لوئیس، استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه شیکاگو، این اشعار را تضمین طاهره از شعرایی مانند صحبت‌لاری می‌داند.

یکصد و پنجاه سال پس از مرگ طاهره و در سال ۱۹۹۰ میلادی، یک محقق آذربایجانی (عزیز غفارزاده) مدعی شد که اشعاری از طاهره به زبان ترکی را یافته‌است.

برخی نویسندگان مدرن‌تر نیز اشعار او را به دلیل به کارگیری کلمات پرتکلف او را مورد نقد قرار داده‌اند.

غزل زیر از مشهورترین غزل‌های اوست. با این‌حال نصرت‌الله محمدحسینی، نویسنده بهائی در کتابی که به‌وسیله «مؤسسه معارف بهائی» منتشر شده‌است می‌گوید: «(این غزل) باحتمال قوی سروده طاهر کاشانی است. استناد نگارنده به جُنگی از اشعار شاعران پارسی‌گوی است که در زمان فتحعلی‌شاه قاجار فراهم گشته و در کتابخانه ملک طهران موجود است.»

منبع: fa.wikipedia

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها