موسیقی محلی
گل ونوشۀ با خانِمی…./ ناصر رزازی
گل ونوشۀ با خانِمی…./ ناصر رزازی
گول ونوشه ی با خانمی
شو چرای دیوا خانمی
کرما شانی گم وه تور گ ه ریامه
وه زلف لیلی زنجیر ک ه ر یامه
گول ونوشه ی با خانمی
شو چرای دیوا خانمی
ایمشو چن شوه یتیده خاوم
له کی توریاده گلاره ی چاوم
گول ونوشه ی با خانمی
شو چرای دیوا خانمی
اگه ر بیده پیم ماچ له ناو دم
روژی صد کرت قضات خم له خوم
گول ونوشه ی با خانمی
شو چرای دیوا خانمی
ترجمه
گل ونوشۀ با خانِمی…./ ناصر رزازی
خودم کرمانشاهی هستم، فارسی بلد نیستم
به زبان کُردی درد تو به جانم
گل بنفشهِی باغهایم هستی
شبچراغ مهمان خانۀ من هستی
کرمانشاهی هستم که به دامت گرفتار شده
به زلف لیلی غل و زنجیر شدهام
گل بنفشهِی باغهایم هستی
شب چراغ مهمانخانۀ من هستی
امشب چند شب است که به خواب من نمیآیی
با کی قهر کردهای ای روشنایی چشمانم
گل بنفشهی باغهایم هستی
شب چراغ مهمان خانۀ من هستی
اگر به من بوسهای بدهی از لبانت
روزی صد بار بلای تو را به جان خود خواهم خرید
مطالب دیگر
-
تحلیل شعر13 ساعت پیش
دربارۀ شعر ژاپن و عقل ناب…
-
تحلیل نقاشی1 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
نویسندگان جهان4 روز پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نگاهی به کتاب «دیدن در تاریکی» نوشتۀ ماریانا الساندری
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
نگاهی به «سهگانه قاهره» نوشتۀ نجیب محفوظ
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
مراقبۀ عبور از آشفتگی و لمسِ آرامش
-
موسیقی بی کلام2 هفته پیش
زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد…