تحسین برانگیزها
یادی از استادِ فرزانه «بدیعالزمان فروزانفر»
یکی از مردان نامداری که در روزگار معاصر عمر شریف خویش را در راه خدمت به فرهنگ و ادب این سرزمین سپری کرد، مرحوم استاد بدیعالزمان فروزانفر است که نام نیکش بهیقین تا همیشه بر پیشانی تاریخ ایران زمین و زبان و ادبیات فارسی خواهد درخشید.
استاد فروزانفر در سال 1276 خورشیدی در بشرویه از توابع شهرستان فردوسِ استان خراسان جنوبیِ امروزی و خراسان بزرگ دیروز، به دنیا آمد.
وی پس از آنکه در زادگاه خود در محضر پدر (آقا شیخ علی) و برادر بزرگترش (مرحوم حاج شیخ محمدحسن ناصر قدسی) کسب علم کرد، به مشهد رفت تا زیر سایه استادان بزرگی چون ادیب نیشابوری، سید محمدباقر مدرس رضوی و آخوند ملّا عبدالرحمن مدرس شاگردی کند.
فروزانفر جوان سپس در سال 1302 راهی تهران شد و در یکی از حجرههای مدرسه سپهسالار اقامت کرد. او در این دوران در محضر استادان برجستهیی همچون سید احمد ادیب پیشاوری، میرزاطاهر تنکابنی و حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی به تحصیل رموز علم و عملِ عالمانه و عارفانه پرداخت و به تدریج قدر و مرتبهاش در عالِمی به حدی رسید که در حدود 19 سالگی معلم ادبیات، فقه و عربی دارالفنون شد و پس از آن نیز در دارالمعلمین و مدرسه سپهسالار به تدریس پرداخت.
این بزرگ معلم فرهنگ و ادب فارسی در ادامه سالهای حیات پُربار خویش افزون بر تدریس در دانشسرای عالی و دانشکدههای ادبیات و معقول و منقول دانشگاه تهران، ریاست دانشکده اخیر را نیز سالها برعهده داشت.
استاد در سالهای تدریس خود، شاگردانی را تربیت کرد که هر یک از آنان جزو نوابغ و قلههای ادب فارسی در روزگار معاصر به شمار میروند. نامدارانی چون استادان دکتر ذبیحالله صفا، دکتر محمد معین، دکتر حسین خطیبی، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر احمد سمیعی گیلانی، دکتر پرویز ناتل خانلری، سیمین دانشور، دکتر حسن انوری، دکتر قمر آریان و دکتر سلیم نیساری، همه جزو شاگردان فروزانفر بودهاند که خود، بعدها شاگردانی تربیت کردهاند که امروز از استادان بزرگ ادبیات فارسی در دانشگاههای ایران هستند.
** فروزانفر در آینه آثارش
برای مردِ نکونامی چون بدیعالزمان فروزانفر، همچون دیگر نامداران، زندگینامههای گوناگونی پدید آمده (همچون آثاری که استاد عنایتالله مجیدی درباره زندگی استاد فروزانفر تألیف کرده است) که میتوان با مراجعه به آنها تا حدی این بزرگمرد را شناخت؛ اما افزون بر این «زندگینوشتهها»، میتوان فروزانفر و فروزانفرها را از زبان شاگردانشان شناخت و از مطالعه آثارشان.
بسیاری از شاگردان استاد فروزانفر که اغلب آنان امروز از ساکنان دیار باقی هستند، خاطرههای خود از کلاس درس استاد و یا شیوه تدریس و تحقیق او را در مصاحبهها، مقالهها و یادداشتهای مختلف ثبت کردهاند، که بخشی از آن خاطرهها از این قرار است:
– «یادی از استادم، بدیعالزمان فروزانفر» (حسین خطیبی، کِلک، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1375)؛
– «خاطراتی چند از استاد فقید بدیعالزمان فروزانفر» (پرویز اتابکی، ایرانشناسی، زمستان 1381)؛
– «استاد استادان، بدیعالزمان فروزانفر» (احمد سمیعی گیلانی، زیباشناخت، نیمه دوم سال 1381)؛
– «خاطراتی از کلاس درس استاد بدیعالزمان فروزانفر» (سلیم نیساری، زیباشناخت، نیمه دوم سال 1381)؛
– «یادگارهایی از بدیعالزمان فروزانفر» (ایرج افشار، کِلک، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1375)؛
– «استادی بیبدیل از سالهای دور» (حسن انوری، زبان و ادبیات فارسی، پاییز و زمستان 1372)؛
– «استاد بینظیری که هنوز آسمان دانشگاه طهران بر سر چنویی سایه نگسترده است» (احمد مهدوی دامغانی، کِلک، فروردین، اردیبهشت و خرداد 1375).
اما فروزانفر را همچنین میتوان در آیینه آثار گرانبهایی که پدید آورده است به خوبی دید و شناخت. استاد هم مصححی چیرهدست بود و هم مؤلفی عالِم و هم مترجمی آگاه.
آثاری که استاد فروزانفر از خود به یادگار نهاده، جزو برترین آثار پژوهشی تاریخ ادب فارسی و عرفان اسلامی به شمار میرود؛ آثاری که بسیاری از آنها همواره جزو مهمترین منابع و مأخذ برای محققان و دانشجویان و اهل علم بوده است.
آثار ایشان
** شرح مثنوی شریف
کتاب «مثنوی معنوی» مولانا جلالالدین محمد بلخی خراسانی، دریایی است آکنده از مرواریدهای حکمت و معرفت و عرفان و ادب و فرهنگ عامه و دین و مذهب و تاریخ. اهمیت و جایگاه والای این کتاب ارزشمند به گونهیی است که از سدههای گذشته تاکنون، بسیاری از اندیشمندان و ادبیان ایرانی و غیرایرانی کوشیدهاند بر 6 دفتر مثنوی معنوی شرحی جامع و درخور بنگارند؛ شرحهای که هر یک قوت و ضعفهایی دارد.
«شرح مثنوی شریف» از استاد بدیعالزمان فروزانفر، یکی از شرحهای نگاشته شده بر مثنوی معنوی مولانا که به گواهی بسیاری از استادان و بزرگان ادبیات فارسی، از بهترین شرحهای مثنوی است.
استاد فروزانفر به تقریب سه سال و سه ماه پیش از پایان عمرِ گرانمایه خویش نگارش شرح خود بر مثنوی مولانا را آغاز کرد که در این مدت توانست حدود سه هزار و 800 بیت از نخستین دفتر مثنوی را شرح دهد که در قالب سه جلد منتشر شده است. بقیۀ این شرح ناتمام را البته یکی دیگر از بزرگان ادبیات فارسی، مرحوم استاد سید جعفر شهیدی، سامان داد و منتشر کرد.
این دیر اقدام کردن به کار مهمِ شرح مثنوی شریف هرچند موجب شد دست اجل، قلمِ شرح را به ناگزیری از دست استاد بستاند و شرحِ ارجمند او را ناتمام بگذارد، اما سبب شد فروزانفر بتواند شیره و عصاره همه آنچه را که در سالها مولاناپژوهی و تحقیق در شعر شاعران گوناگون و تعمق و تأمل در دیوانها و کتابهای گوناگون ادب فارسی و عربی و نیز کتابهای حدیث شیعه و سنی به دست آورده بود، در جام «شرح مثنوی شریف» بریزد و اثری پدید آورد که باوجود ناتمام ماندنش، دایرهالمعارفی را مانَد در موضوعهای گوناگون.
توضیح جامع و کامل بسیاری از واژهها و عبارتهای دشوار؛ شرح اشارهها و تلمیحهای موجود در بیتها؛ بررسی مأخذ حدیثها و داستانها و جستجوی حکایتهای مشابه در متنهای پیش از مولانا؛ و تحلیل و نقد حکایتها و داستانها، بخشی از ویژگیهای «شرح مثنوی شریف»، اثر استاد بدیعالزمان فروزانفر است.
** کلیات شمس یا دیوان کبیر
دیگر اثر مهمی که نام شکوهمند بدیعالزمان فروزانفر روی جلد آن درج شده، کلیات شعرهای مولاناست که به نامهای «کلیات شمس» و یا «دیوان کبیر» معروف شده. مرحوم استاد فروزانفر بیش از 10 سال از عمر خویش (از 1336 تا 1348) را پای تصحیح این دیوان حجیم (هم از دید ظاهر و هم از نظر باطن) گذاشت و در این راه حتی سوی چشم خود را هم تا حدی از دست داد.
در کار تصحیح دیوان کبیر مولانا دو تن از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی، مرحومان دکتر حسین کریمان و دکتر امیرحسن یزدگردی نیز در کار مقابله نسخهها مرحوم فروزانفر را فراوان یاری دادهاند که البته استاد نیز در مقدمه خواندنی خود بر این دیوان، بهشایستگی از این دو همکار خود یاد کرده و زحمت آنان را به مخاطبان شناسانده است.
تصحیح استاد فروزانفر که بر اساس 11 نسخه خطی از دیوان مولانا صورت گرفته، بهترین، دقیقترین و جامعترین تصحیح از کلیات شمس یا دیوان کبیر مولاناست. این اثر 10 جلدی را که شامل غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، رباعیات، فرهنگ نوادر لغات دیوان و فهرستها میشود، انتشارات دانشگاه تهران و امیرکبیر چند بار چاپ کردهاند.
** سخن و سخنوران
یکی از تألیفهای گرانبها و در عینحال دریغبرانگیز مرحوم استاد فروزانفر، کتاب ارجمند «سخن و سخنوران» است. گرانبهایی این اثر را هر کس که آن را خوانده و در دست گرفته، به حتم دریافته است؛ اما بدین سبب آن را باید دریغبرانگیز بدانیم که قرار بود این کتاب در چهار جلد مشتمل بر «ذکر شعرای خراسان و ماوراءالنهر»، «ذکر شعرای عراق و آذربایجان»، «ذکر شعرای شیراز و هندوستان» و ذکر نویسندگان» تألیف و منتشر شود که متأسفانه کارِ آن ناتمام میماند و تنها جلد نخستش به چاپ میرسد.
«سخن و سخنوران»، تذکرهیی عالمانه است که بدیعالزمان فروزانفر تألیف آن را در 32 سالگیاش (1308) آغاز کرد. مؤلف در این کتاب، با دیده ریزبین و موشکافانه خود سرگذشت و نمونهیی از بهترین شعرهای 55 تن از شاعران بزرگ و متوسط و نیز کمتر شناخته شده ادبیات فارسی را از آغاز شعر دری تا سده ششم هجری تقدیم دیدگان مخاطبان کرده است.
در این کتاب از رودکی، کسایی، فردوسی، عنصری، ناصر خسرو، سنایی، مسعود سعد، انوری و خاقانی گرفته تا حنظله بادغیسی، ابوشکور بلخی، ابوالعباس ربنجنی، منجیک ترمذی، سمائی مروزی و عمادی، همگی به قلم شیرین و توانمند استاد فروزانفر معرفی شدهاند.
مؤلفِ بزرگ این اثر آنچنان که خود در مقدمه کتاب آورده، به هیچ روی به نوشتههای انباشته از اغراق و گاه جانبدارانه و تملقآمیز صاحبان تذکرههای فارسی توجه نکرده و هر شاعری را چه بانام، چه گمنام، با معیار عقلِ سختگیر خویش سنجیده و معرفی کرده و طی تألیف کتاب همواره این اصل را پیش چشم داشته که «گذشتگان اگرچه بزرگند ولی حقیقت از همه چیز بزرگتر است» (سخن و سخنوران؛ انتشارات زوّار، ص 12).
** شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری
یکی دیگر از کتابهای بسیار ارزشمند استاد فروزانفر، اثری است درباره شاعر عارف ایران زمین و شهید فتنه مغول، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری؛ مردی که استاد فروزانفر در بند نخست مقدمهاش بر «شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» درباره او بهدرستی نوشته است: «شیخ فریدالدین عطار نیشابوری از آن مردان مشهور و در عینحال ناشناخته ادبیات فارسی است و شاید چند تن دیگر از شاعران پارسیزبان نیز چنین باشند؛ زیرا اینان نه مرد روزگار خود و نه مرد روزگار ما، بلکه مرد زمان عصری هستند که ممکن است تکامل بشر و علوّ انسانیت از این پس آن را به وجود آورد» (شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری؛ انتشارات کتابفروشی دهخدا، ص یک).
روانشاد استاد فروزانفر تألیف این کتاب را که جدای از مقدمه، 540 صفحه متن و 134 صفحه فهرست اعلام دارد، از سالهای آغازین دهه سی آغاز کرد که سرانجام در سالهای 1339 و 1340 سامان گرفت.
استاد در این کتاب افزون بر پرداختن به زندگی و شخصیت عطار، چند اثر منظوم او را که در انتساب آنها به عطار شکی نیست، نقد و تحلیل کرده است. این منظومهها عبارت است از «الهینامه»، «منطقالطیر» و «مصیبتنامه». افزون بر این، استاد تکملهیی نیز بر داستان معروف «شیخ صنعان» که در ضمن منطقالطیر مطرح شده، نوشته که در این کتاب ارزشمند وجود دارد.
رویهمرفته این کتاب، منبعی بسیار ارزشمند است برای کسانی که میخواهند عطار را به خوبی بشناسند و نیز سه منظومه مهم او را دریابند تا بدینوسیله با نگاه شیخ شهید نیشابور در سه اثر مهم منطقالطیر، الهینامه و مصیبتنامه آشنا شوند و از این راه به سراغ اصل منظومهها و نیز دیگر آثار عطار روند.
«شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» را نخستین بار انجمن آثار ملی چاپ کرد و پس از آن انتشارات کتابفروشی دهخدا به چاپ آن میان بست و پس از انقلاب نیز انجمن آثار و مفاخر فرهنگی دوباره آن را بازنشر کرد.
** دیگر آثار استاد فروزانفر
علامه فروزانفر را به جز این چند اثر، آثار مهم دیگری نیز هست. کتابهایی که همه با سرمایه عمر و سلامتی و جوانی بزرگمردی چون او پدید آمده و ماندگار شده است.
از میان تصحیحهای استاد فروزانفر میتوان از تصحیح «فیه مافیه» مولانا، «دیوان اشرفی قزوینی»، «معارف بهاءولد» و «معارف برهانالدین محقق ترمذی» نام برد.
«رساله در تحقیق احوال و زندگی مولانا جلالالدین محمد، مشهور به مولوی»، «تاریخ ادبیات ایران، بعد از اسلام تا پایان تیموریان» و «فرهنگ تازی به پارسی» نیز از دیگر آثار ارزشمند استاد فروزانفر است.
این بزرگمرد فرهنگ و ادب ایران همچنین ترجمه کاملی را از قرآن کریم به انجام رسانده که هنوز چاپ نشده است. ترجمه «رساله قشیریه» از دیگر ترجمههای استاد است.
استاد فروزانفر 57 سال است که این دنیا را ترک کرده و در جوار رحمت خداوند مهربان آرمیده است اما آثار گرانسنگی که از خود برجای نهاده، هر روز و هر سال نامش را در دل و خاطر مردمانِ این سرزمین زنده نگاه داشته و تازه میکند؛ و چه مناسب سروده است سعدی بزرگ در حق مردانی چون خود و چون فروزانفر که:
«سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند».
(منبع: ایرنا)
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
درسهای دوستداشتنی3 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب2 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
درسهای دوستداشتنی4 هفته پیش
هیچکس به آنها نخواهد گفت که چقدر زیبا هستند…
-
نامههای خواندنی2 هفته پیش
بریدههایی از «نامههای گوستاو فلوبر»