با ما همراه باشید

کارگردانان ایران

چند سرودۀ کوتاه از عباس کیارستمی

چند سرودۀ کوتاه از عباس کیارستمی

چند سرودۀ کوتاه از عباس کیارستمی

 از شکاف در
هم سوز می‌آید
هم نور ماه

 

 

 آب تنی قرص ماه

در برکه ای

دور از چشم.

 

 

بین من و ماه

گفتگویی است

که نه ماه می‌شنود

نه من.

 

 

 اگر در قعر اقیانوس

چشمه آبی بود،

چگونه بود؟

 

 

 باب طبع من نیست

انتظار کشیدن

اما

برای باران‌های بهاری

ناگزیرم.

 

 

 از حصار ممنوع عقل که گذشتم

چه ناهموار، چه دشوار

چه دلپذیر.

 

 

 

 میان خیر و شر

خیر را برگزیدم

راهی بود

پر از شر.

 

 

از ارتفاع می‌ترسم
افتاده‌ام از بلندی،
از آتش می‌ترسم
سوخته‌ام به کرات،
از جدایی می‌ترسم
رنجیده‌ام چه بسیار،
از مرگ نمی‌هراسم
نمرده‌ام هرگز
حتی یک بار… 

 

 

وقتی آمد…

آمد

وقتی بود …

بود

وقتی رفت …

بود.

چند سرودۀ کوتاه از عباس کیارستمی

برترین‌ها