هر 3 روز یک کتاب
بریدهای از کتاب «سیری در هنر ایران» آرتور پوپ ترجمۀ نجف دریابندری
بریدهای از کتاب «سیری در هنر ایران» آرتور پوپ ترجمۀ نجف دریابندری
جام نقرهای زن عیلامی یا ایزدبانوی عیلامی که با نام “جام سیمین مرودشت” شناخته شده است، از آثار باستانی دوره عیلام است که قدمت آن به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد در سدههای پایانی هزاره سوم (دوره عیلامی کهن) بر میگردد. لباس زیبای این بانوی عیلامی نشان از تمدنی پیشرفته و غنی دارد. بر بالای این جام نوشتهای به صورت نوار باریکی از خط عیلامی حکاکی شدهاست. جام نقرهای زن عیلامی در یک و نیم کیلومتری شمال غربی صفحه تخت جمشید در شهرستان مرودشت، استان فارس در حال کندن قناتی کشف شده و این دست ساخته زیبا امروزه در موزه ایران باستان تهران نگهداری میشود.
در کتاب سیری در هنر ایران (اثر آرتور پوپ جلد پانزدهم صفحه ۳۰) در توصیفِ این اثر ارزشمند چنین آمده است:
این جام نقرهای که از اواسط هزارهی سوم پیش از میلاد [۴۵۰۰ سال پیش از این] در مرودشت مدفون بوده، در همان حال که کهنترین ظرف نقرهی ایرانی است، سرنمونهای از ظرفهای نقرهی گنجینه کَلماکَرّه نیز تواند بود. پروفسور والتر هینس، زن ایستاده را ایزدبانو نارونده (ایزدبانوی پیروزی عیلام) و زنِ نشسته را «پریستاری [آئینی] به نام کوری ناهیتی» دانسته و خوانش کتیبهی خطِ عیلامی کهن را بدین صورت پیشنهاد کرده است:
«کمک کن، ایزدبانو، کمک کن! نثارگرِ نوشاک برای مقامِ خدایی، کوری ناهیتی هستم من. با دادنِ پاداش و برکت، تو ربانی ایزدبانو، خود را بنمای! معبدیان آهنگِ کُرنشِ ماندگار دارند! کمک کن! منبعِ نثارگرِ نزدیکی آسمان، قداستبخش، تو برای او در مقام یک برگزیده، روزبهروز!»
منبع: time.ir
بریدهای از کتاب «سیری در هنر ایران» آرتور پوپ ترجمۀ نجف دریابندری
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیشدرنگی در نقاشیهای سهراب سپهری
-
موسیقی کلاسیک3 ماه پیشیک عاشقانۀ آرام از یوهان پاخلبل (Johann Pachelbel)
-
موسیقی بی کلام3 ماه پیشاجرای تازۀ Time شاهکار هانس زیمر (Hans Florian Zimmer)
-
تحلیل نقاشی2 ماه پیشدرنگی در جذابترین نقاشیهای پاییزی
-
موسیقی بی کلام3 ماه پیشمرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات…
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی4 روز پیشگوش دادن به شرم؛ برنه براون
-
لذتِ کتاببازی7 ساعت پیشبریدههایی از کتاب «چگونه یونگ بخوانیم» نوشتۀ دیوید تیسی
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیشنگاهی به کتاب «قرن من» نوشتۀ گونتر گراس

