پنجرهای برای لبخند به زندگی
بریدهای از کتاب «عشق و اراده» نوشتۀ رولو می

بریدهای از کتاب «عشق و اراده» نوشتۀ رولو می
انسان نمیتواند طولانی مدت با احساس پوچی سرکند: اگر به سوی چیزی رشد نکند، کاملا راکد و منفعل نمیماند؛ بلکه استعدادهای فروخوردهاش، به ناخوشی، نومیدی و در نهایت فعالیتهای ویرانگر تبدیل میشود.
احساس پوچی یا خلأ … معمولا از این احساس افراد سرچشمه میگیرد که از انجام هر کار مؤثر در زندگی خود یا دنیایی که در آن زندگی میکنند، ناتوانند.خلأ درونی حاصل انباشتگی درازمدت این عقیدهی خاص فرد دربارهی خودش است که قادر نیست به عنوان یک موجود هستیمند زندگی خود را اداره کند یا نگرش دیگران را نسبت به خود تغییر دهد یا تأثیر مفیدی بر دنیای اطرافاش بگذارد. در نتیجه گرفتار همان حس عمیق نومیدی و بیهودگیای میشود که بسیاری از مردم روزگار ما به آن دچارند؛ و از آنجا که خواست و احساساش تغییر مهمی ایجاد نمیکند، خیلی زود خواستن و احساس کردن را کنار میگذارد.
از سوی دیگر بیاحساسی و فقدان عاطفه دفاعهایی هستند در برابر اضطراب. وقتی کسی مدام خود را با خطری مواجه میبیند که قادر نیست بر آن غلبه کند، آخرین دفاعش این است که حتی از حس کردن آن خطرات هم پرهیز کند.
بریدهای از کتاب «عشق و اراده» نوشتۀ رولو می
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
ذن در جان شاعر نوشتۀ احمد شاملو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
درمان پوچی به سبکِ ژان پل سارتر
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی2 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
مولوی خوانی3 ماه پیش
«در هوایت بیقرارم روز و شب» با صدای شهرام ناظری
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
«زیباییِ وصلۀ ناجور بودن»: لیدیا یوکناویچ
-
تحلیل نقاشی2 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت