با ما همراه باشید

معرفی کتاب

دربارۀ نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه

دربارۀ نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه

دربارۀ نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه

فرانتس کافکا، نویسنده‌ی بزرگ ادبیات جهان، فلیسه باوئر را نخستین‌بار در خانه‌ی دوستش، ماکس برود، در سال 1912 ملاقات می‌کند و همین دیدار کافی‌ست تا عشق میانِ این دو آغاز شود. مجموعه‌ی نامه‌های این کتاب، در طول رابطه‌ی عاقبت نافرجام این دو –طی پنج سال- نوشته شده است، نامه‌هایی که کافکا در آن‌ها می‌کوشد حالات ذهنی و عینیِ خود را برای معشوقه‌اش بیان کند. برخی از نامه‌های این مجموعه نیز خطاب به دوستِ فلیسه، گرته بلوخ نوشته شده است.
یکی از راه‌های شناختِ ذهن و زندگی یک نویسنده، آن‌هم نویسنده‌ای بزرگ، چنان فرانتس کافکا، خالقِ داستانِ مسخ، کنجکاوی در نوشته‌های غیررسمیِ اوست. نامه‌نویسی لحظه‌ای غیررسمی در زندگی یک نویسنده است، به‌ویژه اگر نامه‌ها خطاب به معشوقه باشند، معشوقه‌ای که کافکا عشقی عجیب و پر ماجرا را با او تجربه کرده و عجیب‌تر اینکه رابطه‌ی این دو، به همین نامه‌ها بیشتر از دیدار حضوری ختم شده است. از طریق نامه‌های عاشقانه‌ی کافکا، که فقط عاشقانه نیستند و در آن‌ها از وضعیت ذهنی و کارِ نویسندگی‌اش می‌گوید،‌ می‌توانیم به روز و روزگار او و آن‌چه بر او می‌گذشت، پی ببریم. دستِ اول‌تر از هر روایتی، برای درک زندگی و زمانه‌ی هر نویسنده‌ای، شاید همین نامه‌های عاشقانه‌اش باشد.

ناصر غیاثی، مترجم بخشی دیگر از نامه‌های کافکا، در مقاله‌ای درباره‌ی این نامه‌ها می‌نویسد:
«فرانتس و فلیسه در طول مکاتبات پنج‌ساله‌شان، به ندرت یکدیگر را می‌دیدند و کافکا مدام از شرایط مورد نیاز خود برای نوشتن و شکنندگی سلامتی‌اش به‌عنوان دلایلی برای سفر نکردن به برلین نام می‌برد. به همین خاطر، رابطه‌ی آن‌ها عمدتاً از طریق نامه‌نگاری زنده مانده بود. این اتکای صرف به نامه‌نگاری، در روزهای اول رابطه آشکارا موجب آزردگی فرانتس بود. کافکا روزی دو نامه می‌نوشت و اگر فلیسه نمی‌توانست جواب تک‌تک آن‌ها را بدهد، از کوره درمی‌رفت. با بررسی این نامه‌ها می‌توان شکل‌گیری یک الگو را مشاهده کرد؛ بدین‌صورت که او در یک نامه، فلیسه را به خاطر بی‌توجهی به خود سرزنش می‌کند و در نامه‌ای دیگر، از معشوقه‌اش می‌خواهد که او را به‌خاطر حرف‌هایی که زده، ببخشد.»

کافکا علاوه بر تعداد قابل‌توجهی رمان و داستان‌کوتاه که متاسفانه بخشی از آن‌ها ناتمام ماند، نامه‌های بسیاری هم نوشته است و تقریبا همه‌ی آن‌ها منتشر شده‌اند، ازجمله نامه به پدر، مادر، ملینا، برود، فلیسه و…
در سال‌های اخیر، به‌ویژه دو دهه‌ی اخیر بسیاری از آثار جانبی کافکا، و همچنین کتاب‌هایی درباره‌ی زندگی و آثار او در ایران ترجمه و منتشر شده‌اند و با استقبال کتابخوانان هم روبه‌رو شده است.
فرانتس کافکا، پس از ویلیام شکسپیر شاید بیشترین تعداد زندگی‌نامه‌ها و نقدها را به زندگی و آثار خود در طول هفتاد سال گذشته اختصاص داده است، تالیفات بسیاری درباره‌ی او صورت گرفته است. در ایران کافکا را برای نخستین‌بار با ترجمه‌ی صادق هدایت از «مسخ» شناختیم.

عاشقانه‌های کافکا در نامه‌هایش هم، مانند داستان‌هایش چندان متعارف نیستند، ذهن پیچیده‌ی او، عشق را هم دیگرگون می‌دید، پس خودتان را برای مواجه با عاشقانه‌های کافکایی آماده کنید.
منبع: roshanan.net
دربارۀ نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه
دربارۀ نامه‌های فرانتس کافکا به فلیسه
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها