هر 3 روز یک کتاب
بریدهای از کتاب «خاطرات عشق از دست رفته» نوشتۀ اریک امانوئل اشمیت

بریدهای از کتاب «خاطرات عشق از دست رفته» نوشتۀ اریک امانوئل اشمیت
احساسات همیشه دوتایی ظاهر میشوند، مثل تاریکی و روشنی.
احساسات مجرد وجود ندارد، همهٔ آنها بهصورت زوج زندگی میکنند.
در حال حاضر، اندوهم برای خوشیام غذا میپزد، دلتنگیام برای زنده کردن یاد روزهای خوش گذشته شادیام را به رقص دعوت میکند، اما شادیام قرار است بهکلی گیج و منگش کند. شک و ایمان برای ماهعسل به صحرا میروند. اعتماد و اضطراب، بازو در بازو، زیر آسمان پرستاره گردش میکنند. هرگاه قوزک پای یکی پیچ میخورد، دیگری او را نگاه میدارد.
بیپروایی دستهگلی را به نگرانی تقدیم میکند و حتی به نظر میرسد ناامیدی از امید تقاضای ازدواج کرده است.
حماقت ما در این است که میخواهیم آنها را از هم جدا کنیم. فقط امید را نگاه داریم. اندوه را حذف کنیم. شک را در سیاهچال بیندازیم.
اما بدون وجود شک، ایمان ابتدا غیرقابل تحمل، سپس خشن و در آخر کشنده میشود.
اما بدون وجود اندوه، شادی خود را چنان کوچک میبیند که اهمیتی برای خود قائل نمیشود یا از بین میرود.
اما بدون وجود ناامیدی، امید تبدیل به حماقت میشود.
آرزوی جدایی آنها را نداشته باشیم. بهجای آن سعی کنیم جایگاه خود را در میان این کشمکشهای روحی پیدا کنیم.
بریدهای از کتاب «خاطرات عشق از دست رفته» نوشتۀ اریک امانوئل اشمیت
منبع
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل نقاشی3 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
لذتِ کتاببازی3 ماه پیش
بریدههایی از کتاب «زیبا مثل ماگنولیا» دربارۀ زندگی و آثار فریدا کالو
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
درنگی در جهانِ بهتآور، درخشان، گیجکننده و پیچیدۀ ویلیام فاکنر
-
دربارۀ شعر و شاعری1 ماه پیش
چرا رمان نمیتواند شعر را شکست دهد؟
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 ماه پیش
گزیدهای از بهترین سخنرانیهای «اپرا وینفری»
-
نویسندگان جهان2 ماه پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا