نویسندگان جهان
یون فوسه (برندۀ نوبل): اگر به حرف منتقدان گوش میدادم، نویسندگی را رها میکردم!
یون فوسه (برندۀ نوبل) اگر به حرف منتقدان گوش میدادم، نویسندگی را رها میکردم!
«یون فوسه» نویسندهای که امسال به عنوان برنده نوبل ادبیات انتخاب شد، در سخنرانی اخیر خود گفت که اگر به نظرات منتقدان گوش داده بود، نویسندگی را از ۴۰ سال پیش رها کرده بود.
به نقل از گاردین، «یون فوسه»، نویسنده نروژی برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۲۳ گفت که نخستین کتابهایش از سوی منتقدان بسیار ضعیف تلقی شده بودند و اگر به نظرات آنها گوش داده بود باید نویسندگی را از ۴۰ سال پیش رها میکرد.
«فوسه» که کتابهایی از جمله مجموعه رمانهای «سپتولوژی»، «الیس در آتش»، «مالیخولیا» و «یک درخشش» را منتشر کرده است در ماه اکتبر برای «نمایشنامهها و نثرهای بدیعی که به ناگفتنیها صدا میبخشند» به عنوان جدیدترین برنده جایزه نوبل ادبیات برگزیده شد.
این نویسنده هنگام سخنرانی در روز پنجشنبه به این نکته نیز اشاره کرد که در نوشتههایش «خودکشیهای زیادی» وجود دارد و «میترسد» که کارش «ممکن است در مشروعیت بخشیدن به خودکشی نقش داشته باشد». با این حال این نویسنده پس از دریافت جایزه نوبل تحت تاثیر مخاطبانی قرار گرفت که خالصانه اعلام کردند نوشتههای «فوسه» به سادگی زندگی آنها را نجات داده است.
«فوسه» بیان کرد: «به نحوی، من همیشه میدانستم که نوشتن میتواند جان انسانها را نجات دهد. شاید حتی زندگی من را نجات داده باشد و اگر آثار من به نجات دادن جان دیگران کمک کرده باشد، هیچچیز مرا خوشحالتر نمیکند.»
«فوسه» در این سخنرانی به زندگی خود اشاره کرد و در بخشی از آن لحظهای از دوران دانشآموزی خود را یادآور شد که از او خواسته شده بود متنی را بلند بخواند، اما وحشت بر او چیره شده بود. او به بیرون از کلاس دویده و بعدا به دانشآموزان گفته بود که باید به سرویس بهداشتی میرفته. او احساس کرده بود که ترس زبان را از او گرفته است و باید آن را پس بگیرد. «فوسه» به این نتیجه رسید که نویسندگی به او احساس امنیت میدهد و برای او دقیقا نقطه مقابل ترس است.
این نویسنده همچنین درباره روند نگارش خود اینطور توضیح داد: «وقتی مینویسم، در یک مقطع مشخص همیشه این احساس را دارم که متن از قبل نوشته شده است و نه در درون من بلکه جایی در دنیای بیرون است و من فقط باید قبل از اینکه ناپدید شود آن را روی کاغذ بیاورم.»
منبع: ایسنا
یون فوسه (برندۀ نوبل) اگر به حرف منتقدان گوش میدادم، نویسندگی را رها میکردم!
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
حال خوب3 هفته پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند