هر 3 روز یک کتاب
ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت
![ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت](https://cafecatharsis.ir/wp-content/uploads/2023/09/63cdb22d5e028873b17c881c95426bd87e4f8d14_1593866329.jpg)
ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت
«رامبراند اولین کسی بود که مرا افشا کرد. رامبراند! این انگشت جدّی که لباسهای ژنده را کنار میزند و برملا میسازد… چه را؟ شفافیتی بیپایان، شفافیتی جهنّمی را…»
ژان ژنه
ژنه ناخوشنودیاش را در برابر رونوشت واقعیت بر روی صحنه ابراز میکرد. همانقدر که رمانهایش دور از عینیت واقعگرایانه بودهاند، نمایشهایش نیز به همان اندازه بر موضعگیریاش علیه نمایش واقعگرا تأکید میکنند. میتوان هدف ژنه را از «غیرواقعیسازی واقعیت» اینگونه خلاصه کرد:
اگر ژنه موذیانه زندگی و نمایش را درهم میآمیزد، دقیقاً برای بازی با آنها و غیرممکنساختن برقراری موقعیتی ماندگار است: نمایش، بهعنوان برنامهی فراگیر بیثباتسازی، دامی است برای تماشاگر که دیگر نمیداند با چه چیزی سر و کار دارد. نمایش هم به همان اندازه اسیر ناتوانیاش در بنای چیزی غیر از تصاویر است، یعنی چیزی حتی غیر از فکرِ تصاویر، یعنی تصاویری که حتی پیش از اینکه قدرت توهمی آنها عمل کرده باشد، پوچی آنها برملا شده است.
ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 روز پیش
رمان «خدا در خانه است» نوشتۀ آیلا کریمیان: سفری به درون یک آدم ترکیبی!
-
اختصاصی کافه کاتارسیس3 هفته پیش
درنگی در مجموعه شعر «اَزِلیات» سرودۀ رضا جمالی حاجیانی
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نگاهی به کتاب «زمین، زمان، انسان» نوشتۀ مزدافر مؤمنی
-
سهراب سپهری3 هفته پیش
«هنوز در سفرم» مستندی دربارۀ زندگی سهراب سپهری
-
تحلیل نقاشی1 هفته پیش
درنگی در سه اثر مهم پابلو پیکاسو
-
نیما یوشیج4 هفته پیش
نیما یوشیج: مایۀ اصلی اشعار من رنج است…
-
موسیقی بی کلام4 هفته پیش
مثل یک گلدان میدھم گوش به موسیقی روییدن…
-
یادداشت2 روز پیش
تبریک ویژه به ساناز ساعی دیباور