هر 3 روز یک کتاب
ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت

ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت
«رامبراند اولین کسی بود که مرا افشا کرد. رامبراند! این انگشت جدّی که لباسهای ژنده را کنار میزند و برملا میسازد… چه را؟ شفافیتی بیپایان، شفافیتی جهنّمی را…»
ژان ژنه
ژنه ناخوشنودیاش را در برابر رونوشت واقعیت بر روی صحنه ابراز میکرد. همانقدر که رمانهایش دور از عینیت واقعگرایانه بودهاند، نمایشهایش نیز به همان اندازه بر موضعگیریاش علیه نمایش واقعگرا تأکید میکنند. میتوان هدف ژنه را از «غیرواقعیسازی واقعیت» اینگونه خلاصه کرد:
اگر ژنه موذیانه زندگی و نمایش را درهم میآمیزد، دقیقاً برای بازی با آنها و غیرممکنساختن برقراری موقعیتی ماندگار است: نمایش، بهعنوان برنامهی فراگیر بیثباتسازی، دامی است برای تماشاگر که دیگر نمیداند با چه چیزی سر و کار دارد. نمایش هم به همان اندازه اسیر ناتوانیاش در بنای چیزی غیر از تصاویر است، یعنی چیزی حتی غیر از فکرِ تصاویر، یعنی تصاویری که حتی پیش از اینکه قدرت توهمی آنها عمل کرده باشد، پوچی آنها برملا شده است.
ژان ژنه و غیرواقعیسازی واقعیت
-
لذتِ کتاببازی1 هفته پیش
جملههایی از آرتور شوپنهاور
-
تحلیل شعر3 هفته پیش
نقد آخر شاهنامه/ فروغ فرخزاد
-
شاعران ایران4 روز پیش
متن کامل سخنان محمدرضا شفیعی کدکنی دربارۀ خانلری و نیما
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
ایران درّودی و درسهایی از زندگی عاشقانه و شکوفایش
-
موسیقی سنتی2 هفته پیش
هنرنمایی همایون شجریان و نگار اعزازی
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی4 هفته پیش
استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟
-
لذتِ کتاببازی6 روز پیش
رمان «ترس و لرز» اثر آملی نوتومب: خودشیفتگی و رنج ژاپنی به روایت راهبۀ دستشوییها!