داستان/ رمان خارجی
دربارهی رمان «داغ ننگ» اثرِ ناتانیل هاوثورن
![](https://cafecatharsis.ir/wp-content/uploads/2018/10/71X-xo5ngUL._SY445_.jpg)
در آمریکای مستعمره
در آمریکای مستعمره پیوریتانیسم پیروز است، در بوُستون، کشیش جوانی به نام آرتور دیمسدل، از متعصبان پرشور این آیین است. و با سخنانش شور و اشتیاق جمیع مؤمنان را برمیانگیزد. اما زهد و دیانت او ظاهری است.
داستان پیوریتنها
این کشیش جوان با زن زیبا و جوانی به نام اِستِرپراین، که حرفهاش گلدوزی است روابط عاشقانه دارد. شوهر این زن، چیلینگ وُرث، مفقودالاثر است و دیرزمانی است که کسی از او خبر ندارد. «استر» نمیتواند میوهی عشق و ثمرهی رابطهی پنهانش را با کشیش مدت زیادی مخفی نگاه دارد. و هیچ تهدید و فشاری نمیتواند زبان«استر» را باز کند تا نام معشوقش را به زبان آورد. و این زن به تنهایی شرم و رسوایی را میپذیرد. و به رسم پیروان آن آیین در آن روزگار، روی بدنش با آهن تافته داغ میگذارند. و بااین نقش ارغوانی او را به نام یک زن زناکار به جامعه معرفی میکنند.
«دیمسدل» کشیش، ندای وجدانش را خفه میکند و حاضر نمیشود که حقیقت را بگوید. و ناگهان شوهر او که به اسارت سرخپوستان در آمده بود، بازمیگردد و هنگامی که به حقیقت پی میبرد، سعی میکند از کشیش انتقام بگیرد.
اما «استر» از او میخواهد که کشیش را عفو کند. و چون شوهرش حاضر به قبول چنین کاری نمیشود، به کشیش اصرار میکند که با همدیگر بگریزند و کشیش به خود میآید و در مقابل مردم به گناه خود اعتراف میکند و خسته و درهم شکسته در آغوش «استر» جان میسپارد.
ظلمی جای ظلم را میگیرد
هاوثورن معتقد است که بدی میتواند نیکی را با خود بیاورد. و نیکی نیز گاهی در قالب بدی فرو میرود. «استر» از طریق گناه آموزش میبیند. و درد و رنج درونی، به او شایستگی و برازندگی میبخشد. بااین وصف پیوریتنها، این آدمهای خوب، که در اعتقاداتشان سختگیر و انعطافناپذیرند به دیو و دد تبدیل میشوند.
هاثورن که مانند هرمان ملویل از اندیشههای امرسون تأثیرپذیرفته، نویسندهایست سمبولیست، که از امرسون و هرمان ملویل بدبینتر است و به گمان او در همهی جوامع بشری استبداد پیروز است، و هر ظلمی که از بین برود ظلم دیگری جای آن را میگیرد. اما « اما گناهی که ما آن را از همه چیز در جهان بدتر و سیاهتر میشماریم، یکی از عناصر آموزش انسانی است، که از طریق آن میتوان به آموزش و تربیت دست یافت.»
منبع
رمانهای کلیدی جهان
دومینیک ژنس
ترجمه دکتر محمد مجلسی
نشر دنیای نو
چاپ پنجم
صص227-229
مطالب مرتبط
-
اختصاصی کافه کاتارسیس4 روز پیش
رمان «خدا در خانه است» نوشتۀ آیلا کریمیان: سفری به درون یک آدم ترکیبی!
-
اختصاصی کافه کاتارسیس3 هفته پیش
درنگی در مجموعه شعر «اَزِلیات» سرودۀ رضا جمالی حاجیانی
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نگاهی به کتاب «زمین، زمان، انسان» نوشتۀ مزدافر مؤمنی
-
سهراب سپهری3 هفته پیش
«هنوز در سفرم» مستندی دربارۀ زندگی سهراب سپهری
-
تحلیل نقاشی1 هفته پیش
درنگی در سه اثر مهم پابلو پیکاسو
-
نیما یوشیج4 هفته پیش
نیما یوشیج: مایۀ اصلی اشعار من رنج است…
-
موسیقی بی کلام4 هفته پیش
مثل یک گلدان میدھم گوش به موسیقی روییدن…
-
یادداشت2 روز پیش
تبریک ویژه به ساناز ساعی دیباور