لذتِ کتاببازی
زیباییشناسی قرآن از نگاه نوید کرمانی (به بهانۀ انتشار کتاب زبان بهمثابه معجزه)
زیباییشناسی قرآن از نگاه نوید کرمانی (به بهانۀ انتشار کتاب زبان بهمثابه معجزه)
لیلا ذوالقدری: ترجمه فارسی کتاب زبان بهمثابه معجزه: قرآن متن اصلی فرهنگ عربی نوشتۀ نوید کرمانی بهتازگی به همت نشر کرگدن منتشر شده است. نویسنده در این کتاب از زاویۀ جالب توجهی به قرآن به عنوان متن اصلی فرهنگ مسلمانان نگاه کرده است.
نوید کرمانی رماننویس، پژوهشگر و روزنامهنگار ایرانیـآلمانی یکی از پرکارترین نویسندگان آلمانیزبان در سالهای اخیر است. او در 27 نوامبر 1967 در زیگن آلمان متولد شده است. پدر و مادر او اهل اصفهان بودند که در اواخر دهۀ 1330 شمسی به آلمان غربی مهاجرت کردند. او در رشتههای شرقشناسی، فلسفه و تئاتر در کلن، قاهره و بن تحصیل کرده و کارِ نوشتن را در قالب همکاری با روزنامههای محلی و ملی از 15 سالگی آغاز کرده است. شهرهای مختلف از اصفهان و دمشق و بغداد و قاهره تا رم و کلن محل وقوع حوادث داستانهای اوست.
در کتاب آیدا، خرس و خرگوش که سالها پیش برای کودکان نوشته شده، اصفهان بهعنوان زادگاه پدر و مادر کرمانی در کنار کلن که در آن زندگی میکند در قیاس با بقیۀ جهان برجسته شده است.
تنوع موضوعات مورد علاقۀ کرمانی بسیار زیاد است. برای مثال به همان اندازه که دربارۀ تجربۀ زیباییشناسی قرآن، نیلیانگ (نوازندۀ کانادایی موسیقی راک) یا سفرهای خطرناک به مناطق بحرانی مینویسد، میتواند دربارۀ رابطۀ ایمان و جامعه نیز بنویسد.
کرمانی قریب به بیست اثر دارد که از میان آنها در حوزه مسائل فکری و پژوهشی این شش کتاب او مشهورتر است:
1. خدا زیباست: تجربۀ زیباییشناختی قرآن (1999)؛ در اصل رسالۀ دکتری او است که در آن تجربۀ زیباییشناختی مخاطبانِ قرآن از صدر اسلام تا کنون را بررسی میکند. کرمانی با بررسیِ منابع اسلامی متنوع در زمینههای کلامی، تاریخی، فلسفی، ادبی و عرفانی، تلاش میکند تا پتانسیلهای زیباییشناختی قرآن ـ از لحاظ ساختار زبانشناختی و محتوایی ـ را به تصویر بکشد.
2. دینامیت روح؛ شهادت، اسلام و نهیلیسم (2002)؛ دربارۀ حملات تروریستی یازده سپتامبر و ریشهیابی چنین پدیدههایی است. کرمانی به دفاع از اسلام و مسلمانان میپردازد و معتقد است پاسخ این معضلات را باید در آثار نهیلیستی یافت، نه در قرآن.
3. ترس از خدا؛ عطّار، ایوب و شورش متافیزیکی (2005)؛ این کتاب اولین اثر کرمانی است که از آلمانی به زبان دیگری ترجمه شد. به نظر میرسد علت توجه و رغبتی که به این اثر کرمانی در جامعۀ اروپایی نشان داده شده در این است که او نوعی الهیات رادیکال را معرفی میکند: الهیات اعتراض؛ آنچه او آن را «الهیات ضد» میخواند و در سنت عرفانی اسلامی سابقه آن را نزد عطّار نیشابوری و مولوی بازمیجوید.
4. ما کیست؟ آلمان و مسلمانانش (2009)؛ کرمانی در این کتاب با بازتاب تجارب شخصی خود به عنوان فرزند یک خانوادۀ مسلمان به تغییر و تحولات فرهنگی دهههای اخیر در جامعۀ آلمان اشاره میکند و مرزهای نویی را که فرهنگها باید با توجه به اعضای جدیدشان برای خود تعریف کنند، برجسته میسازد.
5. حیرت ناباور؛ در باب مسیحیت (2015)؛ توصیفی از نقاشیهای مسیحی در کلیساهای رم است که به گفتۀ منتقدان چشم مسیحیان آلمان را به نکاتی در مورد زندگی امروز زیر رنگ و روغن استادان نقاشی کلاسیک مسیحی بازکرده است.
6. هجوم واقعیت (2016)؛ دربارۀ سفر دور و دراز پناهجویان به اروپا است. ویژگی اصلی این اثر توجه به واقعیتهای زندگی مردمی است که با ظهور شرایط دشوار و جنگ در کشورهای خود به امید یافتن زندگی بهتر به اروپا و به ویژه آلمان مهاجرت میکنند.
تازهترین اثر او رمان عشق بزرگ است با مضمونی فلسفی دربارۀ انسان، عشق و مرگ. کرمانی رسالۀ استادیاش را در 2005 نوشت ولی حوزۀ پژوهشهای آکادمیک را ترک کرد و بیشتر وقت خود را به نوشتن داستان و مقالههای اجتماعیـفرهنگی و تهیۀ گزارشهای ویژه از کشورهای اسلامیِ درگیر تنشهای سیاسی اختصاص داد. او در نوشتههای ادبیِ خود به پرسشهای ناظر به هستی انسان، همچون عشق، موسیقی، زندگی روزمره، نیاز جنسی، شوق و مرگ میپردازد.
رمانها و کتابهای نوید کرمانی او را به نویسنده و متفکری نامدار در ادبیات و فرهنگ آلمان تبدیل کرده است. اگر چه او به آلمانی مینویسد نویسندهای ایرانیـآلمانی شناخته میشود. کرمانی در نوشتههایش به مسائل اجتماعی همچون مهاجرت، تضاد فرهنگی، دین و زندگی انسانها در جوامع چندفرهنگی، و جایگاه فردیت در جهان مدرن امروزی میپردازد.
در سال 2015 هیأت امنای انجمن ناشران و کتابفروشان آلمان جایزۀ صلح را به نوید کرمانی اعطا کرد و او را «صدایی مهم در جامعۀ امروز آلمان» توصیف کرد و دلیل انتخاب او را این دانست که نوشتههای کرمانی به زندگی صلحآمیز انسانها از نژادها و مذاهب مختلف کمک میکند. جایزۀ صلح این انجمن که از جوایز معتبر در آلمان و جهان به حساب میآید هر سال به یک نویسنده اهدا میشود. از جملۀ برندگان دورههای پیشین این جایزه میتوان به سوزان سانتاگ، اورهان پاموک، واتسلاو هاول و آسترید لیندگرن اشاره کرد. از دیگر جوایز کرمانی میتوان به جایزۀ ادبی کلایست و همچنین جایزۀ ادبی یوزف برایتباخ اشاره کرد. تازهترین جایزۀ او جایزۀ ادبی فردریش هولدرلین است که هیأت داوری علت انتخاب نوید کرمانی را برای دریافت آن، تأثیرپذیری او از هولدرلین در خلق آثار ادبی خود دانسته است. او همچنین عضو رسمی «آکادمی علوم در زمینۀ شعر و زبان» در هامبورگ و «آکادمی علوم و هنر» در نُورداین وستفالن است. همسر کرمانی کتایون امیرپور پژوهشگر مطالعات اسلامی است و آنها با دو فرزندشان در کلن زندگی میکنند.
کتاب زبان بهمثابه معجزه: قرآن متن اصلی فرهنگ عربی شامل یک متن اصلی و سه پیوست تکمیلی برای شناخت بیشتر و بهتر نویسنده است. این کتاب چهارمین کتاب از مجموعۀ «اسلامپژوهی» نشر کرگدن است که زیر نظر مهرداد عباسی منتشر میشود. مترجمان زبان به مثابه معجزه ملیحه احسانی نیک و لیلا ذوالقدری هستند که این کتاب را از متن اصلی آلمانی به فارسی برگرداندهاند.
هدف نویسنده در این کتاب شناساندن برخی جنبههای کمتر شناختهشدۀ قرآن و اسلام به مخاطبان است. کرمانی در این کتاب به این نکته تصریح میکند که قرآن متنی است با زبانی رازآمیز و با استعارات چندمعنایی. او میگوید قرآن یک کتاب داستان نیست بلکه مانند قطعه موسیقی و سرودی است که دل شنوندگان عرب خود را با آهنگ و آوا و تلقین به شور و شوق میآورد.
کتاب زبان بهمثابه معجزه در واقع چکیدهای است از رسالۀ دکتریِ کرمانی و اثر مشهور او یعنی خدا زیباست که در زمرۀ آثار تحسینشده و معتبر در حوزۀ مطالعات آکادمیک اسلام در دهههای اخیر بهشمار میآید.
کتاب زبان به مثابه معجزه 21 بخش دارد که عناوین آنها از این قرار است: معجزه، کتابی دشوار، قرآنی عربی، محمد و شاعران، برتری قرآن، وحی و شعر، قرآن و شعر مدرن عربی، قدسیسازی زبان، متنی برای تلاوت، موسیقی، متن بهمثابه پارتیتور، معضل ترجمه، قرآن عربی و مسلمانان غیر عرب، زبان کامل، زبان بهمثابه ماشین زمان، تعارض آیهها، قرآن و دنیای مدرن، گشودگی، هرمنوتیک، کوششهای اصلاحی و امر زیباییشناختی بهمثابه امر سیاسی.
در بخش قرآن عربی دربارۀ شعر کهن عربی و ویژگیها و معیارهای آن و شرایط پذیرش یک شخص به عنوان شاعر توضیح داده شده است:
شعر کهن عربی پدیدهای بسیار پیچیده است. واژگان، ویژگیهای دستوری و معیارهای دقیق شعر نسلبهنسل منتقل میشد و تنها بزرگان هر دوره بر تمام ظرفتهای آن اشراف داشتند. یک فرد فقط در صورتی حق داشت خود را شاعر بنامد که سالها یا دهها سال نزد شاعری تلمذ کرده باشد. محمد در جهانی رشد یافت که کلام شاعرانه تقریباً ارزش و اعتباری همپایۀ دین داشت. او وقتی شروع به خواندن آیات برای افراد قبیلۀ خود کرد، فن دشوار شعر را نیاموخته بود. قرآن در بدو امر متنی مکتوب نبود، بلکه متشکل از واحدهای خواندنیِ مجزا بود که بعدها به صورت یک متن جامع درآمدند. (ص21)
نخستین سورههای قرآن بر محور داستانهای پرکشش حوادث آخرالزمانی و دعوت بشر به تحول معنوی و اخلاقی، مساوات و مسئولیتپذیری استوار بود. این سورهها تأثیر زبانی فوقالعادهای داشتند و با ریتم منظم، الگوهای آوایی مؤثر و شبکۀ خارقالعادهای از تصاویر مردمان عصر پیامبر را مجذوب خود کردند….باوجود تفاوتهای صوری و محتواییِ کلام وحی با شعر، بیشترِ اهل مکه در آغاز محمد را آشکارا شاعر میدانستند. (ص21)
در بخش وحی و شعر نویسنده دربارۀ رقابت شاعران و تلاش آنان برای تفوق بر قرآن و شرایط شاعران در آن زمانه توضیح داده است:
شاعران با قرآن رقابت میکردند و میکوشیدند بر سبک و سیاق آن چیره شوند. شاعران و ادیبان قرن دوم در محافل ادبی یکدیگر را ملاقات میکردند و با صدای بلند میگفتند: «شعر تو از این یا آن آیۀ قرآن زیباتر است» یا «آن بیت به مراتب بهتر از این آیۀ قرآن است». تا قرن پنجم روشنفکرانی چون متنّبی یا معرّی دستنیافتنی بودنِ زبان قرآن را رد میکردند. درعینحال ، قرآن حتی برای کسانی که درصدد ردّ اعجاز زبانی آن بودند الگو و معیار بود. (ص30)
نویسنده در بخش قرآن و شعر مدرن عربی، از آدونیس -شاعر معاصر و نامدار جهان عرب- نام میبرد. آدونیس در شعر خود مفاهیم متضاد و متناقض را در هم میآمیزد و طبقهبندی روشها و عقاید را در هم میریزد. او در شعرهایش فضاهای متفاوتی را ایجاد میکند، نه صرفاً در مضمون و معنا که حتی در صورت و ساختار:
آدونیس هرگونه معنای ضمنی اسلامی را رد میکند. او دین را کنار میگذارد؛ اما همانند بیشتر شاعران همعصر خود، به دین بیاعتنا نیست، بلکه از روند جداسازی دین از شعر سخن میگوید: «امروز شنبۀ موهوم را آتش زدم/ و جمعۀ موهوم را/ و جای خدای کورِ سنگ/ و خدای هفت روز/ خدای مرده نشاندم». آثار آدونیس نمونهای روشن از دوگانگی در نسبت قرآن و شعر است. او خدای مرده را جانشین خدای هفت روز میکند؛ اما او همان شاعری است که قرآن را بهعنوان منشأ نوگرایی در شعر عربی میستاید. (ص33-34)
در بخش متنی برای تلاوت، از نیروی اعجابآور زبان عربی و تأثیر آن بر خوانندگان میگوید:
زبان عربی نیرویی جادویی از خود ساطع میکند و صِرف آوا و تلفظ دقیقِ کلماتش این قابلیت را دارد که، فراتر از اهمیت معنایی، فضایی باشکوه و تاحدی قدسی و درعینحال پرانرژی پدید آورد. برای درک این واقعیت باید در محفل قرائت قرآن یا مجلس اجرای شعر یکی از شاعران بزرگ معاصر شرکت کرد. در هر دو اینها تفاوتهای بسیار زیاد صامتها، تفاوتهای ظریف آوایی و گاه، مصوتهای بسیار طولانی حفظ میشوند. (ص39)
کرمانی در بخش موسیقی از تأثیر موسیقایی قرآن بر مخاطبان میگوید:
سهم فردی و اجتماعی را در ارزیابی شخص نمیتوان از هم متمایز کرد، زیرا شنیدن قرآن، همچون تجربۀ هر متن هنری، همانطور که آرنولد هاوزِر در کتاب جامعهشناسی هنر مینویسد، «حاصل مشارکت اجتماعی و بیان اشتراک فکری، و نتیجۀ هدایتی مقتدرانه و انطباقی ناگریز است». به همین دلیل است که قطعۀ آمرزشخوانی در رِمینور استادانه و ماهرانه تلقی میشود و هنگام شنیدن آن لرزهای آرامشبخش انسان را فرامیگیرد، زیرا شنونده میداند موتسارت این اثر را درست پیش از مرگ خود ساخت و تنظیم کرد. (ص45)
و در بخش متن بهمثابه پارتیتور به تأثیر قرائت قرآن و اینکه این متن برای تلاوت تنظیم شده است و ویژگیهای بوطیقایی آن میپردازد:
متنی که در وهلۀ نخست جنبۀ خواندنی دارد و از لحاظ ساختاری بهوضوح برای تلاوت کردن تنظیم شده است و تنها زمانی میتواند به فراخور بوطیقای خود تحقق یابد که خوانده شود یا به بیان کلی به اجرا درآید، چنین متنی ـ همانگونه که پُل والری زمانی دربارۀ شعر گفته بود ـ بیشتر با پارتیتور قابل مقایسه است تا با اثری ادبی. (ص47)
پیوستهای افزوده شده به ترجمه فارسی این کتاب عبارت است از: 1. ادبیات آلمانی، قرآن و نیلیانگ (مصاحبۀ نوید کرمانی با اِلنور واکتل در رادیو سیبیسی کانادا)، 2. سلفیگری یا فیلولوژی؟ آنچه میتوان از یک اسلامپژوه آموخت (سخنرانی نوید کرمانی در مراسم اهدای جایزه به پروفسور آنگلیکا نویورت)، 3. جنبۀ زیباییشناختی وحی (نکاتی دربارۀ «پیامبر» و «هنرمند» در فرهنگ اسلامی و مسیحی).
در پیوست اول بیشتر به زندگی شخصی و خاطرات نوید کرمانی توجه شده است. در بخشی از مصاحبهای که النور واکتل (مجری و برنامهساز مشهور رادیو سیبیسی کانادا) با کرمانی داشته، او در پاسخ به اینکه چرا در کودکی به خدا و رنجها و مصیبتهای جهان فکر میکرده چنین پاسخ میدهد:
نمیتوانم بگویم چرا، نمیدانم. اما من در دوران کودکی همیشه کتاب میخواندم. خانوادۀ من و پدر و مادرم هرگز ما را مجبور نمیکردند که به شکل خاصی دیندار باشیم، اما دین در خانۀ ما موضوعی عزیز و محترم بود، پدر و مادرم با اشعار فارسی مأنوس بودند، همیشه نماز میخواندند، در ماه رمضان امساک میکردند؛ خلاصه اینکه دین در خانوادۀ ما چیز عزیز و محترمی بود و هیچگاه به آن بیتوجهی و بیاحترامی نمیشد. اما من، بهعنوان یک شاعر، با ادبیات آلمانی بزرگ شدهام. اگر ادبیات آلمانی را با ادبیات قبل از جنگ جهانی دوم مقایسه کنید، میبینید که سنت ادبیات قبل از جنگ بهطور ویژه ادبیات دینی بود. همۀ شاعران و نویسندگان بزرگ آلمان در سنت دینی قرار داشتند. شعر و ادبیات آنها دربارۀ جامعه نبود. ما در ادبیات قرن نوزدهم آلمان یک رمان مهم اجتماعی نداریم، یک رمان دربارۀ جامعه مثل آثار بالزاک یا زولا. نویسندگان آلمانی درگیر مسائل متافیزیکی بودند، همگی این طور بودند: ژان پُل، هولدرلین، کلایست، بوشنر، گوته، اگر باز هم بخواهیم نام ببریم، کافکا، توماس مان، هرمان هسه، همۀ آنها نگاهشان به آسمان بود. آسمان بیشتر و بیشتر خالی میشد، اما آنها همچنان به آسمان مینگریستند. چون نخستین برخورد من با متون جدی ادبی از طریق ادبیات آلمانی بود، طبعاً با مسائل متافیزیکی بزرگ شدم. میدانید که بسیاری از نویسندگان آلمانی قرن نوزدهم کشیشزاده بودند و با کتاب مقدس بزرگ شده بودند. این همان چیزی بود که در زبانهای آنان قرار داشت. بنابراین، اگر دربارۀ زمینۀ دینی ادبیات آلمانی اطلاع نداشته باشی، نمیتوانی آن را بفهمی. مسئلههای ادبیات آلمانی بیشتر وجودیاست تا اجتماعی. (ص96)
پاسخ کرمانی وقتی دربارۀ کُشتگان نیل یانگ و علاقهاش به نیلیانگ (خواننده و نوازندۀ کانادایی) از او سؤال میشود، شنیدنی است:
من سه برادر بزرگتر دارم و بنابراین، با موسیقی دورۀ خودم بزرگ نشدم، بلکه با موسیقی افرادی ده سال یا سیزده یا پانزده سال بزرگتر از خودم بزرگ شدم. آن زمان در واقع دورۀ نیل یانگ و باب دیلن و رولینگ استونز بود. نیل یانگ موسیقیای بود که در همه جای خانۀ ما حاضر بود؛ یادم می آید که از زمانی که هفت یا هشت ساله بودم (با خنده)، فقط عاشق این موسیقی بودم. نمیتوانم بگویم که در ابتدا فقط نیل یانگ بود، اما میتوانم بگویم در سیزده یا چهارده سالگی قطعاً باب دیلن نبود، بلکه نیل یانگ بود (با خنده). این موسیقی صدای زندگی من بود. (ص 103)
او خاطرهای را نقل میکند درباره این که دختر نوزادش دلدرد داشته و آنها نمیتوانستند هیچگونه او را آرام کنند و کودک بعد از شنیدن موسیقی نیل یانگ آرام میشود. او دربارۀ این اتفاق و تأثیری که بر او در نوشتن کتاب کشتگان نیلیانگ داشته میگوید:
عموماً این همان جایی است که ادبیات آغاز میشود، چون انسان بهعنوان انسان سؤالاتی میپرسد. میلیونها پدر و مادر چنین موقعیتهایی را تجربه میکنند، اما آنها کتابی ننوشتهاند. فقط یک پدر هست که در همان زمان که به نیل یانگ گوش میدهد به دین هم علاقهمند است و این دو در یک لحظه به هم میپیوندند و بنابراین، چون این یک حالت ویژه است، تبدیل به یک کتاب میشود. اگر این فقط یک تجربۀ معمولی بود، هیچیک از کتابهای ادبی نوشته نمیشد. میشود گفت این فقط یک اتفاق یا تصادف بوده است؛ اما دقیقاً همین اتفاق یا تصادف همان نقطهای است که در آن هنر یا ادبیات آغاز میشود. (ص103-104)
نوید کرمانی با چنین رویکرد و در چنین حال و هوایی است که در کتاب زبان به مثابه معجزه بیش از هر چیز بر جنبۀ زیباییشناختی قرآن و تأثیر تلاوت آن بر شنوندگان سخن میگوید و بر خواندنی بودن آن تأکید میکند. همچنین از اعجاز بیانی قرآن و از ساختار ادبی آن میگوید. هدف از انتشار این کتاب در واقع شناساندن برخی جنبههای کمترشناختۀ قرآن و اسلام به مخاطبان است.
مطالب بیشتر
1. داستان مردم؛ مطالعۀ تاریخ با رمان نوشتۀ سوزان وایز باور
2. تاریخ رمان در ده دقیقه؛ بخش اول
3. تاریخ رمان در ده دقیقه؛ بخش دوم
4. تاریخ رمان در ده دقیقه؛ بخش سوم
5. بخشی از کتاب هفت مهارت عاطفی برای خوب زیستن
زیباییشناسی قرآن از نگاه نوید کرمانی (به بهانۀ انتشار کتاب زبان بهمثابه معجزه)
-
لذتِ کتاببازی4 هفته پیش
«کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم»: امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
رمان «بر استخوانهای مردگان» نوشتۀ اُلگا توکارچوک: روایتِ خشمی که فضیلت است
-
سهراب سپهری1 ماه پیش
بریدهای از کتاب «برهنه با زمین» اثر سهراب سپهری
-
لذتِ کتاببازی2 هفته پیش
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آبهایِ اعماق
-
شاعران جهان1 ماه پیش
سعاد الصباح: من مینویسم پس سنگباران میشوم!
-
درسهای دوستداشتنی2 هفته پیش
والاترین اصالت «سادگی» است…
-
هر 3 روز یک کتاب1 هفته پیش
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی
-
حال خوب3 هفته پیش
مدیتیشن «تعادل هفت چاکرا» همراه با طاهره خورسند