نامههای خواندنی
دیوانه کیست؟

دیوانه کیست؟
آدمهایی که ادای دیوانهها را در میآورند دیوانه نیستند بلکه موجودات حسابگریاند که میخواهند توجه بقیه را جلب کنند.
دیوانگی مثل عشق از آن کلمههاست که دو وجه دارد.
اگر عشق یکجور خودخواهی و احساس مالکیت و افراط در خواستن است به صورت مرضی، چیز مزخرفی است
ولی اگر عشق یعنی دوستی بیریا، یعنی ایثار، یعنی دیدن و درک حضور دیگری خیلی چیز خوبی است.
دیوانگی هم همینطور است.
اگر دیوانگی یعنی بیاصولیِ مخرّب یک مشت خودشیفتهی درب و داغان، که هیچ؛
اما اگر دیوانگی یعنی بتوانی زندگیات را قمار کنی برای کاری که به آن اعتقاد داری فردوسی یکی از دوستداشتنیترین دیوانههای دنیاست.
اگر دیوانگی یعنی حرفهای قلنبه سلنبه غرغره کنیم که خودمان معنایش را نمیفهمیم تا به خیال خودمان سرپوشی بگذاریم روی احساس فقدان عزتنفسمان باز هیچ؛
ولی اگر دیوانگی یعنی مسألههایی داشته باشیم که فارغ از رد و قبول بقیه برایمان اهمیت دارد و به آنها دل میدهیم و برایشان زحمت میکشیم کانت با آن زندگی ساده و منظم و با آن زندگینامه که خلاصه میشود در عبارت “در کونیکسبرگ زاد و زیست و مرد” از همه مدعیان فلسفه دیوانهتر بوده است.
دیوانه کیست؟
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
جشن بیمعنایی میلان کوندرا: ادای احترامی به رابله و پانورژ!
-
تحلیل شعر5 ساعت پیش
دربارۀ شعر ژاپن و عقل ناب…
-
تحلیل نقاشی1 ماه پیش
نگاهی به «بوسه» اثر گوستاو کلیمت
-
نویسندگان جهان4 روز پیش
گوستاو فلوبر از نگاه ماریو بارگاس یوسا
-
معرفی کتاب1 ماه پیش
نگاهی به کتاب «دیدن در تاریکی» نوشتۀ ماریانا الساندری
-
نوبلخوانی1 ماه پیش
نگاهی به «سهگانه قاهره» نوشتۀ نجیب محفوظ
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
مراقبۀ عبور از آشفتگی و لمسِ آرامش
-
موسیقی بی کلام2 هفته پیش
زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد…