پیرامون نقد ادبی
آنچه جرجانی از استعارۀ مفهومی نمیگوید

آنچه جرجانی از استعارۀ مفهومی نمیگوید
چکیده
استعاره مفهومی یکی از دستاوردهای نوین زبان شناسی شناختی است. این نظریه استعاره را فراتر از یک تمهید بلاغی می نگرد و آن را یکی از سازوکارهای بنیادین ذهن انسانی میشمرد. بر اساس این نظریه کل نظام زبان- و حتی کل نظام تفکر در بشر- با کارکردهای استعاری شکل میپذیرد. این نظریه بسیار بدیع به نظر میرسد امّا از آنجایی که در میان آرای بلاغیون اسلامی – و به ویژه در آرای جرجانی- مواضعی دیده میشود که استعاره را با ایجاد معنی و مفهومسازی پیوند میدهد، بعضاً به عدم تازگی نظریه استعارههای مفهومی حکم میکنند و بلاغیونی همچون جرجانی را مبدع اوّلیّه این نظریه میپندارند.
در این پژوهش صحت و اعتبار این ادعا سنجیده شده است. بیتوجهی به آبشخور معرفتی نظریهها ممکن است باعث پنداشتِ یکسانی آنها شود. از آنجا که استعارههای مفهومی از یافتههای زبانشناسی شناختی است، به اصول و مبانی این شاخه علمی متعهد است؛ اصول و مبانیای که در تاریخ فلسفه غرب و شرق تازگی دارد و در میان آرای بلاغیون اسلامی اثری از آن نیست. در این نوشتار کوشیدهایم نشان دهیم که چرا این اصول و مبانی، زاویه دید جدیدی رو به مفهومِ استعاره باز میکند و بدون توجه به مبانی معرفتی آن، حرفِ تازه استعارههای مفهومی ناشنیده میماند.
کلیدواژهها: استعارههای مفهومی، جرجانی، زبانشناسی شناختی، بدنمندی
مقدّمه
آنچه با عنوان «نظریۀ معاصر استعاره» یا با عنوان فراگیرترِ «استعارههای مفهومی» در سالیان جدید شناخته شده است، استعاره را به عرصهای فراتر از تمهیدات ادبی و آرایههای کلامی مرتبط میداندو بر آن است که استعارهسازی یکی از توانشهای بنیادین ذهن بشر است، بنابراین استعاره را، نه فقط در سطح ادبی بلکه باید در سطحِ کل زبان و حتا بالاتر از آن، در سطحِ اندیشۀ بشری نگریست.
این نظریه در بستر شاخهای از مطالعاتِ زبانشناسیِ نوین با عنوان «زبانشناسی شناختی» مطرح شد. لیکاف و جانسون، زبانشناسان شناختی آمریکایی، نخستین بار در استعارههایی که با آن زندگی میکنیم (1980؛ 1395) به تشریح این موضوع پرداختند که چگونه ادراک ما از کل جهان مبتنی بر استعاره است.
پس از آن، این نظریه مورد رد و تأییدهای فراوان قرار گرفت، اما به نظر میرسد دستاوردهای این نظریه فراتر از آن بوده که نقدهای جانبی توانسته باشد کلیت آن را زیر سؤال ببرد.
نویسندگان:
دکتر شایسته سادات موسوی
دکتر محمود رحیمی
آنچه جرجانی از استعارۀ مفهومی نمیگوید
مطالب بیشتر
- کاربرد نظریۀ نقد نو در شعرِ باد ما را با خود خواهد برد
- میخائیل باختین به زبان ساده
- نقد مبتنی بر واکنش خواننده
- بررسی سه تألیف زندگینامهای دربارۀ فروغ فرخزاد
- روانشناسی اسطوره و داستان نوشتۀ دکتر شکیبی ممتاز
- مکتب ادبی فرانکفورت به زبان ساده
- آشنایی با نظریۀ محاکات نوشتۀ دکتر شمیسا
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نامهات رسید، دختر!
-
شعر جهان3 هفته پیش
شعری از پابلو نرودا برای «معصومه کریمی»
-
تحلیل داستان و نمایشنامه4 هفته پیش
نگاهی به رمان «بچهآهو» اثر ماگدا سابو
-
موسیقی بی کلام1 ماه پیش
ما هیچ، ما نگاه…
-
موسیقی بی کلام2 هفته پیش
«نازنینِ ناتمام» اثر مزدافر مؤمنی
-
تحلیل نقاشی4 هفته پیش
نگاهی به چند نقاشی پل سزان
-
به وقتِ شنیدنِ شعر1 ماه پیش
«ارغوان» شعر و صدا: هوشنگ ابتهاج
-
معرفی کتاب3 هفته پیش
نگاهی به رمان «ارزانخورها» نوشتۀ توماس برنهارد