داستان/ رمان خارجی
خلاصهی داستانِ پاییز پدر سالار

خلاصهی داستانِ پاییز پدر سالار
ژنرال پیر پدرسالاری که بین 107 تا 232 سال عمر کرده است پنج هزار بچهی نامشروع دارد، مردی است مالیخولیایی و ستمگر که حاکم یک کشور کوچک استوایی است. پلههای کاخش پر از فضلهی حیوانات است. ساکنان کاخ، مرغ و خروس و گاو هستند. پدرسالار مادری دارد که شغلش مرغداری است. او مرغهای زار و نزارش را با قلممو رنگ میکند و میفروشد. بعد از مرگش پدرسالار برای او مقام قدیسگان قائل میشود. زن پدر سالار که قبلا راهبه بوده اکنون از مغازهها دزدی میکند و لذا شصت سگ نگهبان او را پاره پاره میکنند.
پدرسالار زمانی مشغول فریفتن فقیران میشود اما سودی ندارد چون این ملکه با کسوفی که به افتخار او ترتیب داده است غیب میشود.
پدرسالار ابداعات عجیب غریبی دارد تا بتواند به سفاکی خود ادامه دهد. مثلا در شورش و انقلاب مردم علیه او مقامات بالا را به شام دعوت میکند. وزیر دفاع که اعمالش باعث این فتنه شده و پنهانی با شورشیان ارتباط دارد هنوز نرسیده است. اواخر شب است. یکی از حضار میخواهد برود، پدرسالار به او اجازه نمیدهد تا ساعت، 12 شب را اعلام میکند. آنگاه ژنرال وزیر دفاع در یک سینی نقرهای وارد میشود.
روی یک لایه از کلم و برگ بود که به آن ادویه زده و در فر سرخ کرده بودند. اونیفرمی بر تن داشت که بر هر شانهاش پنج بادام طلایی بود.
هفت کیلو مدال بر سینه داشت و یک دسته جعفری در دهان. آماده بود که او را برای شام در سینی تکه تکه کنند. مهمانان با وحشتی
که فضا را دربرگرفته بود او را قسمت کردند. هرکسی تکهیی از وزیر دفاع برداشت. پدرسالار دستور داد که بفرمایید مشغول شوید!
گابریل گارسیا مارکز این رمان را در سال 1975 منتشر کرد و با آن دیکتاتورهای آمریکای جنوبی را به سخره گرفت. بسیار جذاب است.
نقطهگذاری ندارد و بین فقرات داستان فاصله نیست. مثل جریان قوی رودی است که حوادث و خواننده را در خود غرق کرده
و به شتاب میبرد.
منبع:
مکتبهای ادبی
دکتر سیروس شمیسا
نشر قطره
چاپ اول
صص248-249
خلاصهی داستانِ پاییز پدر سالار
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
درمان پوچی به سبکِ ژان پل سارتر
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به رمان «هیچ دوستی بهجز کوهستان» نوشتۀ بهروز بوچانی
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 روز پیش
پس به نام زندگی / هرگز مگو هرگز
-
مولوی خوانی1 ماه پیش
«در هوایت بیقرارم روز و شب» با صدای شهرام ناظری
-
لذتِ کتاببازی1 ماه پیش
نگاهی به نمایشنامۀ «بانویی از تاکنا» نوشتۀ ماریو بارگاس یوسا
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی1 ماه پیش
«زیباییِ وصلۀ ناجور بودن»: لیدیا یوکناویچ
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی3 هفته پیش
رمان «دشمن عزیز» نوشتۀ جین وبستر: دعوت به مذهبی مبارزتر!
-
تحسین برانگیزها6 روز پیش
«رازهای سطح» مستندی دربارۀ مریم میرزاخانی