اخبار
یادسرایه برای حسین منزوی سرودۀ مفتون امینی

یادسرایه برای حسین منزوی سرودۀ مفتون امینی
(به مناسبت سالمرگ حسین منزوی)
خودروی باغ گرچه گلِ سرسبد نبود
او را هرآنکه خوب نگه کرد بد نبود
او در کنار خار و علف جلوه میفروخت
اما کسی که جلوه او را خَرَد نبود
از عقل هرچه داشت همه خرج عشق کرد
در فکر این که خوشه به خرمن رسد نبود
میگفت عشق داد و ستد میکند ولی
با هر هزار داد، یکی هم سِتَد نبود
دندان نمیگذاشت نه بر لب نه بر جگر
این دل بریده، خوردن غم را بلد نبود
در کار عشق و شعر جلو می زد از رقیب
اما چنان نجیب که جای حسد نبود
او جز درود گرم جوانان اهل درد
هرگز به هیچ جایزهای نامزد نبود
آن تُرک سربرهنه آشفته موی ما
اهل کلاه داشتن از هر نمد نبود
از های و هوی خلق زمان منزوی گریخت
هرچند آهویی که ز آدم رَمَد نبود
جان رفیق، رفتی و ما را گذاشتی
این آنچه اهل عاطفه از هم بَرد نبود
رفتی و ریخت خواهرت از پشت، آب چشم
حیف از روندهای که از او ایز و رد نبود…
ایز: نشانِ پا، اثر قدم
ماخذ:
گزینه اشعار،
مفتون امینی
نشر مروارید،1393
یادسرایه برای حسین منزوی سرودۀ مفتون امینی
مطالب بیشتر
-
لذتِ کتاببازی6 روز پیش
جملههایی از آرتور شوپنهاور
-
تحلیل شعر3 هفته پیش
نقد آخر شاهنامه/ فروغ فرخزاد
-
شاعران ایران2 روز پیش
متن کامل سخنان محمدرضا شفیعی کدکنی دربارۀ خانلری و نیما
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی2 هفته پیش
ایران درّودی و درسهایی از زندگی عاشقانه و شکوفایش
-
موسیقی سنتی2 هفته پیش
هنرنمایی همایون شجریان و نگار اعزازی
-
لذتِ کتاببازی3 هفته پیش
نظر ایران درّودی دربارۀ شعر احمد شاملو
-
پنجرهای برای لبخند به زندگی4 هفته پیش
استیون برت: چرا مردم به شعر نیاز دارند؟
-
لذتِ کتاببازی4 روز پیش
رمان «ترس و لرز» اثر آملی نوتومب: خودشیفتگی و رنج ژاپنی به روایت راهبۀ دستشوییها!